Dictiornary-Farsi | پروتئین کروی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 93 (6 milliseconds)

English	Persian
globular protein	پروتئین کروی


Other Matches

proteins	پروتئین
protein	پروتئین
proteide	پروتئین
fibrous protein	پروتئین رشتهای
proteinaceous	پروتئین دار
globin	گلوبین یا پروتئین بی رنگ
casein	ماده پروتئین شیر
tertiary structure of protein	ساختار سوم پروتئین
degrade protein enzyme	انزیم پروتئین شکن
secondary structure of portein	ساختار دوم پروتئین
proteinate	ترکیب پروتئین دار
myosin	پروتئین اساسی عضله
albumin	نوعی پروتئین ساده
proteinase	انزیمهای ابکی کننده پروتئین
plasmin	دیاستاز تجزیه کننده پروتئین
pepsin	پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
pepsine	پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
metaprotein	هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
global	کروی
globoid	کروی
spheroid	کروی
globulous	کروی
nodular	کروی
spheral	کروی
orbicular	کروی
spheric	کروی
perispheric	کروی
globally	کروی
globy	کروی
globe like	کروی
spherical	کروی
globular	کروی
orbiculate	کروی
globate	کروی
spherical triagle	مثلث کروی
globular cluster	خوشه کروی
spherical wedge	قاچ کروی
spherical trigonometry	مثلثات کروی
spherical top	فرفره کروی
sector of a sphere	اکلیل کروی
spherical sector	قطاع کروی
sphericity	حالت کروی
spherical geometry	هندسه کروی
spherics	هندسه کروی
spherical mirror	اینه کروی
spherical coordinates	مختصات کروی
spherical candlepower	شمع کروی
spherical aberration	خطای کروی
spherical lens	عدسی کروی
spherical triangle	مثلث کروی
sphery	کروی مستدیر
roudelay	کروی شکل
orbs	کروی شدن
aspheric	غیر کروی
sphere	جسم کروی
globe valve	سوپاپ کروی
globes	کروی کردن
kitchen rudder	سکان کروی
orbs	جسم کروی
orbed	گرد کروی
spheres	جسم کروی
orb	جسم کروی
globe	کروی کردن
orb	کروی شدن
star globe	ستاره یاب کروی
spherical coordinates	مختصات کروی [ریاضی]
globules	جسم کوچک کروی
globule	جسم کوچک کروی
concave spherical mirror	اینه کروی کاو
spherule	جسم کروی کوچک
orbicularly	بطور گرد یا کروی
globular cluster	خوشه ستارهای کروی
concave spherical mirror	اینه کروی مقعر
quadrant	ربع جسم کروی
sphere gap	دهانه جرقه کروی
spherical polygon	کثیر الاضلاع کروی
ensphere	بصورت کروی در اوردن
mean spherical candlepower	شمع کروی متوسط
spherical coordinates	دستگاه مختصات کروی
hemispherical engine	موتور نیم کروی
ball peen hammer	چکشی که یک طرف ان کروی است
roundel	صفحه کوچک و کروی شکل
spherical coordinate system	دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
roundle	صفحه کوچک و کروی شکل
acinarious	پوشیده شده از حفرههای کروی
yurta	خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurt	خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
cirro cumulus	لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
spherization	جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
radiation scattering	انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
huygen's principle	قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد

globular protein

پروتئین کروی