Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English
Persian
poulterer
پرورش دهنده طور
Search result with all words
falconer
پرورش دهنده شاهین
falconers
پرورش دهنده شاهین
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
Other Matches
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
cultivation
پرورش
nurture
پرورش
nurtures
پرورش
nurtured
پرورش
upbringing
پرورش
breeding
پرورش
floriculture
پرورش گل
culture
پرورش
cultures
پرورش
culturing
پرورش
nourishment
پرورش
pedagogy
پرورش
nurturing
پرورش
training
پرورش
fosterage
پرورش
character training
پرورش منش
ostreiculture
پرورش صدف
mariculture
پرورش دریازیان
education
اموزش و پرورش
breeding
پرورش حیوانات
ser
پرورش نوغان
self culture
پرورش نفس
self cultivation
پرورش نفس
mental discipline
پرورش ذهنی
silviculture
پرورش جنگل
process
پرورش دادن
unbred
پرورش نیافته
processes
پرورش دادن
data processing
پرورش اطلاعات
swannery
محل پرورش قو
body building
پرورش اندام
body-building
پرورش اندام
p.exercise
پرورش بدنی
aviculture
پرورش مرغ
fostering
پرورش دادن
pisciculture
پرورش ماهی
bring up
پرورش دادن
foster
پرورش دادن
fosters
پرورش دادن
germiculture
پرورش میکروب
fostered
پرورش دادن
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
ser
پرورش کرم ابریشم
apiculture
پرورش زنبور عسل
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
animal husband
پرورش جانوران اهلی
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
educational
مربوط به اموزش و پرورش
f.education
پرورش واموزش دختران
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
educationist
متخصص اموزش و پرورش
viniculture
پرورش انگور شراب
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
manpower development
پرورش نیروی انسانی
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
special education
اموزش و پرورش استثنایی
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
educationists
متخصص اموزش و پرورش
calf machine
دستگاه پرورش عضله
education department
اداره آموزش و پرورش
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops
بسط دادن پرورش دادن
develop
بسط دادن پرورش دادن
shover
هل دهنده
transferor
دهنده
donor
دهنده
donors
دهنده
irriguous
اب دهنده
trimestr
رخ دهنده
jogger
هل دهنده
joggers
هل دهنده
pusher
هل دهنده
donar
دهنده
giver
دهنده
pushers
هل دهنده
propounder
رواج دهنده
reducer
تقلیل دهنده
propounder
پیشنهاد دهنده
demonstrative
شرح دهنده
abluent
شستشو دهنده
invigorating
قوت دهنده
pusher propeller
ملخ هل دهنده
persecutors
ازار دهنده
propitiator
تسکین دهنده
illustrative
توضیح دهنده
promisor
وعده دهنده
promiser
قول دهنده
prolonger
امتداد دهنده
adapter
وفق دهنده
amusingly
تفریح دهنده
adapter
تطبیق دهنده
prelusive
خبر دهنده
amusing
تفریح دهنده
alluring
فریب دهنده
positioner
قرار دهنده
adjurer
سوگند دهنده
torturers
شکنجه دهنده
instructive
یاد دهنده
prickly
خراش دهنده
promotor
ترقی دهنده
pusher
فشار دهنده
tormentors
عذاب دهنده
negotiators
انتقال دهنده
negotiator
انتقال دهنده
accomplisher
انجام دهنده
rejuvenator
جوانی دهنده
connecting
اتصال دهنده
achiever
انجام دهنده
persecutor
ازار دهنده
adjurer
قسم دهنده
permissive
اجازه دهنده
ransomer
فدیه دهنده
lender
وام دهنده
lender
قرض دهنده
healers
التیام دهنده
healers
شفا دهنده
healer
التیام دهنده
adjudicator
فتوی دهنده
adjudicators
فتوی دهنده
healer
شفا دهنده
shocking
تکان دهنده
reactant
واکنش دهنده
lenders
وام دهنده
commanding
فرمان دهنده
sedate
تسکین دهنده
sedated
تسکین دهنده
lenders
قرض دهنده
sedates
تسکین دهنده
sedating
تسکین دهنده
torturer
شکنجه دهنده
drawer
برات دهنده
salvers
التیام دهنده
voters
رای دهنده
racing
مسابقه دهنده
reductive
تقلیل دهنده
comforter
تسلی دهنده
pushers
فشار دهنده
comforters
تسلی دهنده
restorer
اعاده دهنده
restorers
اعاده دهنده
voter
رای دهنده
quartering
اسکان دهنده
salvers
شفا دهنده
salver
التیام دهنده
salver
شفا دهنده
drawer
حواله دهنده
abusers
دشنام دهنده
abuser
دشنام دهنده
quencher
تسکین دهنده
drawers
برات دهنده
drawers
حواله دهنده
recarburizer
کربن دهنده
evangelical
مژده دهنده
poller
رای دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com