Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (10 milliseconds)
English
Persian
ser
پرورش کرم ابریشم
Search result with all words
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
Other Matches
kakemono
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
silk tasseled
گل ابریشم
silk
ابریشم
silk
نخ ابریشم
artifical silk
ابریشم مصنوعی
silken
ابریشم نماکردن
coccon
پیله ابریشم
aigrette
کرک یا ابریشم
actate silk
ابریشم استاتی
silky
ابریشم نما
silkworms
کرم ابریشم
silkworm
کرم ابریشم
silk worm
کرم ابریشم
sleave silk
ابریشم نتابیده
rayon
ابریشم مصنوعی
caterpillar
کرم ابریشم
sleave silk
ابریشم خام
sleave
ابریشم خامه
floss
نخاله ابریشم
floss
ابریشم خام
mimosa
درخت گل ابریشم
natural silk
ابریشم طبیعی
organzine
ابریشم تابیده
organzine
ابریشم باقی
floss silk
ابریشم خام
filoselle
ابریشم پست
filature
ابریشم پیچی
natural silk
ابریشم طبیعی
raw silk
ابریشم خام
silk cocoon
پیله ابریشم
sericeous
ابریشم نما
artificial silk
ابریشم مصنوعی
cocoons
پیله کرم ابریشم
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
slub
ابریشم نیم تاب
gypsy moth
کرم ابریشم ناجور
marabout
نوعی ابریشم خام
silk covered
سیم ابریشم پوش
marabou
نوعی ابریشم خام
caseworm
نوعی کرم ابریشم
flossy
شبیه ابریشم خام
tusseh
کرم ابریشم شرقی
silken
ابریشم پوش حریری
tussore
کرم ابریشم شرقی
silk accents
فرش های گل ابریشم
tussah
کرم ابریشم شرقی
cocoon
پیله کرم ابریشم
degumming
صمغ گیری
[از پیله ابریشم]
fuji
پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
lansdowne
یکجور پارچه پشم و ابریشم
kakemone
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
tricolette
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
fosterage
پرورش
upbringing
پرورش
floriculture
پرورش گل
nurturing
پرورش
nurtures
پرورش
nurtured
پرورش
nurture
پرورش
culture
پرورش
pedagogy
پرورش
culturing
پرورش
cultivation
پرورش
cultures
پرورش
training
پرورش
breeding
پرورش
nourishment
پرورش
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
mental discipline
پرورش ذهنی
mariculture
پرورش دریازیان
swannery
محل پرورش قو
silviculture
پرورش جنگل
self culture
پرورش نفس
self cultivation
پرورش نفس
pisciculture
پرورش ماهی
ser
پرورش نوغان
p.exercise
پرورش بدنی
unbred
پرورش نیافته
ostreiculture
پرورش صدف
character training
پرورش منش
body building
پرورش اندام
aviculture
پرورش مرغ
body-building
پرورش اندام
breeding
پرورش حیوانات
foster
پرورش دادن
fostered
پرورش دادن
processes
پرورش دادن
process
پرورش دادن
fosters
پرورش دادن
data processing
پرورش اطلاعات
fostering
پرورش دادن
education
اموزش و پرورش
germiculture
پرورش میکروب
bring up
پرورش دادن
parramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
raw silk
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
paramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
to reel off silk
ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
falconers
پرورش دهنده شاهین
educational
مربوط به اموزش و پرورش
viniculture
پرورش انگور شراب
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
educationist
متخصص اموزش و پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
متخصص اموزش و پرورش
falconer
پرورش دهنده شاهین
education department
اداره آموزش و پرورش
special education
اموزش و پرورش استثنایی
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
poulterer
پرورش دهنده طور
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
f.education
پرورش واموزش دختران
calf machine
دستگاه پرورش عضله
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
apiculture
پرورش زنبور عسل
manpower development
پرورش نیروی انسانی
animal husband
پرورش جانوران اهلی
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
pebrine
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
denier
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops
بسط دادن پرورش دادن
develop
بسط دادن پرورش دادن
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com