Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English
Persian
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
Other Matches
ser
پرورش نوغان
ser
پرورش کرم ابریشم
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
pedagogy
پرورش
training
پرورش
cultures
پرورش
culturing
پرورش
culture
پرورش
breeding
پرورش
floriculture
پرورش گل
fosterage
پرورش
nourishment
پرورش
upbringing
پرورش
nurturing
پرورش
nurtures
پرورش
nurtured
پرورش
nurture
پرورش
cultivation
پرورش
fosters
پرورش دادن
fostering
پرورش دادن
fostered
پرورش دادن
foster
پرورش دادن
silviculture
پرورش جنگل
breeding
پرورش حیوانات
germiculture
پرورش میکروب
bring up
پرورش دادن
process
پرورش دادن
mariculture
پرورش دریازیان
aviculture
پرورش مرغ
p.exercise
پرورش بدنی
pisciculture
پرورش ماهی
character training
پرورش منش
self cultivation
پرورش نفس
self culture
پرورش نفس
ostreiculture
پرورش صدف
mental discipline
پرورش ذهنی
processes
پرورش دادن
unbred
پرورش نیافته
education
اموزش و پرورش
data processing
پرورش اطلاعات
body building
پرورش اندام
body-building
پرورش اندام
swannery
محل پرورش قو
calf machine
دستگاه پرورش عضله
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
poulterer
پرورش دهنده طور
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
f.education
پرورش واموزش دختران
educationist
متخصص اموزش و پرورش
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
manpower development
پرورش نیروی انسانی
educationists
متخصص اموزش و پرورش
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
falconer
پرورش دهنده شاهین
falconers
پرورش دهنده شاهین
education department
اداره آموزش و پرورش
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
special education
اموزش و پرورش استثنایی
viniculture
پرورش انگور شراب
educational
مربوط به اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
apiculture
پرورش زنبور عسل
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
animal husband
پرورش جانوران اهلی
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develop
بسط دادن پرورش دادن
develops
بسط دادن پرورش دادن
revolvers
نوغان
revolver
نوغان
kakemono
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
silk
نخ ابریشم
silk
ابریشم
silk tasseled
گل ابریشم
silkworms
کرم ابریشم
silky
ابریشم نما
sleave
ابریشم خامه
sleave silk
ابریشم خام
sleave silk
ابریشم نتابیده
floss
ابریشم خام
floss
نخاله ابریشم
silkworm
کرم ابریشم
silk worm
کرم ابریشم
caterpillar
کرم ابریشم
coccon
پیله ابریشم
filoselle
ابریشم پست
mimosa
درخت گل ابریشم
natural silk
ابریشم طبیعی
filature
ابریشم پیچی
organzine
ابریشم تابیده
silk cocoon
پیله ابریشم
floss silk
ابریشم خام
artificial silk
ابریشم مصنوعی
artifical silk
ابریشم مصنوعی
raw silk
ابریشم خام
silken
ابریشم نماکردن
rayon
ابریشم مصنوعی
organzine
ابریشم باقی
actate silk
ابریشم استاتی
sericeous
ابریشم نما
aigrette
کرک یا ابریشم
natural silk
ابریشم طبیعی
silk accents
فرش های گل ابریشم
gypsy moth
کرم ابریشم ناجور
silken
ابریشم پوش حریری
tussore
کرم ابریشم شرقی
marabout
نوعی ابریشم خام
marabou
نوعی ابریشم خام
caseworm
نوعی کرم ابریشم
flossy
شبیه ابریشم خام
silk covered
سیم ابریشم پوش
slub
ابریشم نیم تاب
tusseh
کرم ابریشم شرقی
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
cocoon
پیله کرم ابریشم
tussah
کرم ابریشم شرقی
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
cocoons
پیله کرم ابریشم
degumming
صمغ گیری
[از پیله ابریشم]
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
lansdowne
یکجور پارچه پشم و ابریشم
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
kakemone
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
fuji
پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
tricolette
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
paramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
raw silk
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
to reel off silk
ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
parramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
pebrine
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
denier
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com