Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
Other Matches
protest flag
پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
small craft warning
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
painted lady
پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
diver's flag
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
Loo sanpra
[منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
rubrics
خط قرمز
sanguineous
قرمز
redheads
مو قرمز
redhead
مو قرمز
gules
قرمز
laky a
قرمز
red line
خط قرمز
ponceau
قرمز
red
<adj.>
قرمز
raddle
گل قرمز
rubric
خط قرمز
bloodshot
قرمز
vermillion
قرمز
vermeil
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
reds
قرمز
reddest
قرمز
redder
قرمز
erythrean
قرمز
vermilion
قرمز
erythroid
قرمز
vinaceous
قرمز
aka
قرمز
gold fish
ماهی قرمز
goldfish
ماهی قرمز
crimson
قرمز روناسی
kidney beans
لوبیا قرمز
red brick
اجر قرمز
red card
کارت قرمز
caramels
مایل به قرمز
phenol red
قرمز فنول
caramel
مایل به قرمز
methyl red
قرمز متیل
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
nacarat
قرمز روشن
ruddy
قرمز رنگ
infra red
زیر قرمز
neutral red
قرمز خنثی
infra-red
زیر قرمز
oxide of copper
توتیای قرمز
red lead
سرب قرمز
red letter
با حروف قرمز
rubescent
قرمز شونده
rubious
قرمز یاقوتی
red pepper
فلفل قرمز
hot lines
تلفن قرمز
hot line
تلفن قرمز
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
rufous
قرمز کم رنگ
safflower carmine
قرمز کافیشه
flush
قرمز کردن
flushes
قرمز کردن
rubefy
قرمز کردن
rubefaction
قرمز سازی
red light
چراغ قرمز
red lips
لبهای قرمز
red nucleus
هسته قرمز
redlining
خط قرمز کشیدن
rel pole
قطب قرمز
staring red
قرمز زننده
red peppers
فلفل قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
rosily
برنگ قرمز
roucou
قرمز بویا
rubefacient
قرمز کننده
flushing
قرمز کردن
bright red
قرمز روشن
cochineal
قرمز شراب کش
cochineal
قرمز دانه
body brick
اجر قرمز
angry
قرمز شده
angriest
قرمز شده
angrier
قرمز شده
hot pepper
فلفل قرمز
elms
نارون قرمز
elm
نارون قرمز
infera red
مادون قرمز
crimson
قرمز سیر
Cayenne
فلفل قرمز
Red chilli
فلفل قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
congo red
قرمز کنگو
cresol red
قرمز کرزول
dressed inred
قرمز پوش
encrimson
قرمز کردن
first class brick
اجر قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
infrared
مادون قرمز
infrared
زیر قرمز
reddened
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
reddens
قرمز کردن
reddening
قرمز شدن
reddening
قرمز کردن
scarlet
قرمز جگری
red lights
چراغ قرمز
reddened
قرمز شدن
kidney bean
لوبیا قرمز
redden
قرمز کردن
reddens
قرمز شدن
martagon
سوسن قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
scarlet
قرمز لاکی
fireback
قرقاول پشت قرمز
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
ochreish
قرمز چون گل اخری
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
ultrared
انطرف اشعه قرمز
far infrared
زیر قرمز دور
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
vermeil
لعل قرمز رنگ
near infrared
زیر قرمز نزدیک
plover page
ابیای پشت قرمز
dunlin
ابیای پشت قرمز
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
light red
رنگ قرمز روشن
magenta
یکجور رنگ قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
bloody
خون الود قرمز
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
zincite
اکسید قرمز روی
bloodier
خون الود قرمز
bloodiest
خون الود قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
red tape
نوار باریک قرمز
pyrope
لعل قرمز سیر
scarlet
قرمز مایل به زرد
hot pepper
بوته فلفل قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
spatalite
اکسید قرمز روی
ruby zinc
اکسید قرمز روی
red zinc ore
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
infrared absorption
جذب زیر قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
roset
رنگ نفاشی قرمز
sanguine
قرمز برنگ خون
bayed
سرخ مایل به قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
clarets
نوعی شراب قرمز
claret
نوعی شراب قرمز
rudd
ماهی گول قرمز
crimson
لاکی قرمز کردن
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
rubricize
قرمز نشان دادن
rubricate
قرمز نشان دادن
rubiginous
برنگ قرمز اجری
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
rubicund
رنگ مایل به قرمز
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
rubella
قرمز کننده پوست
auburn
قهوهای مایل به قرمز
carmine
نوعی رنگ قرمز
hoong seung
برنده هوگو قرمز تکواندو
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
cardinal
سهره کاکل قرمز امریکایی
fezzes
کلاه قرمز منگوله دار فس
cardinals
سهره کاکل قرمز امریکایی
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
hematoblast
گویچه قرمز نارس خون
fez
کلاه قرمز منگوله دار فس
glows
تاب امدن قرمز شدن
glowed
تاب امدن قرمز شدن
glow
تاب امدن قرمز شدن
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com