Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
protest flag
پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
Other Matches
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
diver's flag
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
outboarder
راننده قایق موتوری
pilots
راننده قایق روی یخ
piloted
راننده قایق روی یخ
pilot
راننده قایق روی یخ
diver
راننده قایق موتوری
iceboater
راننده قایق روی یخ
red flag
پرچم قرمز اتومبیل رانی
small craft warning
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
karter
راننده اتومبیل کوچک
guidon
پرچم کوچک
banneret
پرچم کوچک
guiden
پرچم کوچک
field colours
پرچم کوچک
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
jack
پرچم کوچک ماشین
guidon
پرچم کوچک یکانی
jacks
پرچم کوچک ماشین
camp color
پرچم کوچک اردوگاهی
fitcall finding
پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
penoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
pennoncel
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
tenderest
قایق کوچک نامتعادل
tendering
قایق کوچک نامتعادل
outboard motors
موتور کوچک قایق
tendered
قایق کوچک نامتعادل
outboard motor
موتور کوچک قایق
tender
قایق کوچک نامتعادل
cabin
اتاق کوچک قایق
daycruiser
قایق موتوری کوچک
cabins
اتاق کوچک قایق
dinghy
قایق کوچک پاروزنی
cockleshell
قایق کوچک وباریک
cockleshells
قایق کوچک وباریک
dinghies
قایق کوچک پاروزنی
cuddy
پناهگاه کوچک مسقف در قایق
dinghy
قایق کوچک پارویی یابادبانی
dinghies
قایق کوچک پارویی یابادبانی
bireme
یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
cartop
حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
trolling motor
موتور کوچک سوارشده روی قایق پاروزنی
cartopper
قایق کوچک قابل حمل روی اتومبیل
flag day
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
challenges
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenge
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenged
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
driver
راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers
راننده اتومبیل راننده ارابه
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
canopy
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
protestingly
بطور اعتراض ازروی اعتراض
flag
پرچم دار کردن پرچم زدن به
flags
پرچم دار کردن پرچم زدن به
As a mark of respect ( esteem) .
بعلامت احترام
masurium
فلزمازوریوم بعلامت a
How very odd. Well I never.
چه چیزها ( بعلامت تعجب )
color salute
سلام پرچم احترام به پرچم
field colors
پرچم رزمی پرچم یکانی
halyard
ریسمان پرچم طناب پرچم
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
tellurium
شبه فلز کمیابی بعلامت Te
Loo sanpra
[منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
He nodded.
سرش راتکان داد ( بعلامت موافقت )
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
beryllium
فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
He shook his head.
سرش راتکان داد (بعلامت مخالفتی ونفی )
protested
اعتراض اعتراض کردن
protests
اعتراض اعتراض کردن
protesting
اعتراض اعتراض کردن
protest
اعتراض اعتراض کردن
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
nodding
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
nods
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
nodded
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
nod
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
hoick
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
flag semaphore
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
tacks
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
guiden
پرچم یکان پرچم نماینده یکان
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
impelent
راننده
driving
راننده
wheelsman
راننده
driver
راننده
the man at the wheel
راننده
helmsmen
راننده
piloted
راننده
steersman
راننده
drivers
راننده
pilots
راننده
helmsman
راننده
pilot
راننده
wheelman
راننده
motor man
راننده
showboat
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
motorman
راننده موتور
assistant driver
کمک راننده
power plant
پیش راننده
taximan
راننده تاکسی
power plants
پیش راننده
train driver
راننده قطار
locomotive engineer
[American E]
راننده قطار
bulldozerer
راننده بولدوزر
bus driver
راننده اتوبوس
cabman
راننده تاکسی
carter
راننده گاری
truckman
راننده کامیون
train operator
[American E]
راننده قطار
locomotive operator
[British E]
راننده قطار
locomotive driver
[British E]
راننده قطار
railroad engineer
[American E]
راننده قطار
cabbie
راننده تاکسی
truckers
راننده کامیون
driver's mate
شاگرد راننده
driver
راننده گرداننده
power unit
پیش راننده
propulsive
پیش راننده
drivers
راننده گرداننده
hot shoe
راننده زبردست
chauffeured
راننده ماشین
road hog
<idiom>
راننده بیابان
cabby
راننده تاکسی
cabbies
راننده تاکسی
chauffeur
راننده ماشین
drive's seat
صندلی راننده
chauffeurs
راننده ماشین
drive's cab
اطاق راننده
chauffeuring
راننده ماشین
trucker
راننده کامیون
timer
وقت نگهدار هر راننده
timers
وقت نگهدار هر راننده
motor man
راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
repellents
راننده بیزار کننده
ambulanceman
راننده یا مسئول آمبولانس
catch driver
راننده اجیر ارابه
hackney man
راننده درشکه کرایهای
pick off
رد شدن از راننده دیگر
repellent
راننده بیزار کننده
gondoliers
راننده کرجی ونیزی
hackman
راننده درشکه کرایهای
gondolier
راننده کرجی ونیزی
piloted
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot
خلبان هواپیما راننده کشتی
fly man
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
pilots
خلبان هواپیما راننده کشتی
provisional driver
راننده تازه کار ارابه
puntist
راننده کرجی نام دارد
cockpits
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpit
محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
protest
اعتراض
remonstrance
اعتراض
impugnation
اعتراض
exception
اعتراض
exceptions
اعتراض
condemnation
اعتراض
power of reservation
حق اعتراض
challenges
اعتراض
challenged
اعتراض
challenge
اعتراض
condemnations
اعتراض
objections
اعتراض
impugnment
اعتراض
contestation
اعتراض
impeachment
اعتراض
protesting
اعتراض
protestations
اعتراض
protests
اعتراض
protestation
اعتراض
animadversion
اعتراض
objection
اعتراض
protested
اعتراض
road hog
راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew
متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
kicker
اعتراض کننده
remonstrance
تعرض اعتراض
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com