Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English
Persian
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
Search result with all words
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
Other Matches
moth
حشرات موذی
moths
حشرات موذی
vermin
جانور افت حشرات موذی
disinfest
حشرات موذی را دفع نمودن
vermin
جانوران موذی
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
baneful
موذی
shrewd
موذی
insidious
موذی
tortious
موذی
shrewdest
موذی
shrewder
موذی
malefic
موذی
mischievously
موذی
mischievous
موذی
slier
موذی
parlous
موذی
sliest
موذی
sly
موذی
slyer
موذی
slyest
موذی
arch-
موذی رئیس
arch
موذی رئیس
sneak current
جریان موذی
snaky
موذی خائن
insidiousness
موذی گری
arches
موذی رئیس
archness
موذی گری
insinuating
موذی ریشخند کننده
harmfully
بطور مضر یا موذی
pesticides
کشنده حشره موذی
tyke
بچه شیطان و موذی
pesticide
کشنده حشره موذی
insecta
حشرات
mischevously
از روی بدجنسی یا موذی گری
insectifuge
دفع حشرات
insect vectors
حشرات بیماری زا
disinfestation
دفع حشرات
entomotomy
تشریح حشرات
stinger
نیش حشرات
dipteron
حشرات دوبال
exterminators
دافع حشرات
exterminator
دافع حشرات
disinfestant
ماده کشنده حشرات
insectile
در معرض هجوم حشرات
gressorial
وابسته به حشرات دونده
nabidae
خانواده کک و ساس و حشرات
flyblow
نوزاد حشرات ومگس
neuroptera
حشرات عصبی الجناح
nabid
خانواده کک و ساس و حشرات
elytron
قاب یا بال حشرات
chrysalises
شفیره حشرات جوانه
chrysalis
شفیره حشرات جوانه
insect vectors
حشرات ناقل بیماری
homopteran
حشرات نیم بال
elytrum
قاب یا بال حشرات
holometabolism
دگردیسی کامل حشرات
flyblown
الوده بتخم حشرات
biocid
قاطع حیات کشنده حشرات
lygus bug
انواع حشرات کوچک مکنده
dactylus
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
smudged
ایجاد دود برای دفع حشرات
flies blow meat
حشرات روی گوشت تخم میگذارند
leafhopper
انواع حشرات ازراسته نیم بالان
haustellum
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
smudges
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudging
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudge
ایجاد دود برای دفع حشرات
acetabulum
محل اتصال پای حشرات ببدن لولهء
forewing
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
paedogenesis
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
imshi
فروارده نفتی که برای راندن مگس و حشرات دیگربکارمیبرند
faunology
جانوران
faunae
مربوط به جانوران
faunistic
وابسته به جانوران
halobiont
جانوران اب شور
invertebrata
جانوران بی مهره
herbivora
جانوران علفخوار
implacentalia
جانوران بی جفت
faunis
الهه جانوران
acephali
جانوران بیسر
zooplankton
جانوران شناور
menageries
نمایشگاه جانوران
animal kingdom
جهان جانوران
animalist
پیکرنمای جانوران
animality
زندگی جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
arachnida
جانوران عنکبوتی
kit
بچه جانوران
bimana
جانوران دودست
menagerie
نمایشگاه جانوران
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
kits
بچه جانوران
lights
ریه جانوران
underbody
پایین تنه جانوران
zootaxy
طبقه بندی جانوران
zooid
جانورسان شبیه جانوران
oestrum
شهوت ومستی جانوران
neontology
بررسی جانوران مانده
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
king of beasts
پادشان جانوران :شیر
articulata
جانوران حلقه دار
clawing
سرپنجه جانوران ناخن
biosystematic
رده بندی جانوران
arthropoda
جانوران مفصل دار
clawed
سرپنجه جانوران ناخن
claw
سرپنجه جانوران ناخن
animal husband
پرورش جانوران اهلی
instincts
هوش طبیعی جانوران
instinct
هوش طبیعی جانوران
claws
سرپنجه جانوران ناخن
pincer
عضو گازانبری جانوران
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
somite
حلقه یابند بدن جانوران
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
To kI'll animals for food .
جانوران را برای غذا کشتن
weasel
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasels
جانوران پستاندار شبیه راسو
microorganism
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
limnologist
زیست شناس جانوران اب شیرین
seafood
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
haustellate
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
zootechnics
روش تربیت ورام کردن جانوران
incestuous
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
zootechnics
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
روش تربیت و رام کردن جانوران
zootechny
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
foot and mouth
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
chitin
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
deadfall
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foraminifer
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
polyphagous
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
polyzoic
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zoography
علم توصیف جانوران وخوی انان
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
pinfold
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
drag net
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
aquariums
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
aquarium
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brit
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
Brits
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
omnivora
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
aquaria
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
heteromorphic
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
inbreeding
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
labyrinthodon
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com