Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
tertiery
پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
Other Matches
tertial
سومین ردیف شاهپر
autumns
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumn
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
tertiary
سومین
third class
سومین دسته
third-class
سومین دسته
ternary
سومین گروه سه تایی
ternate
سومین گروه سه تایی
daisy chain
سومین را و... فراخوانی می کنند
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
forty
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
forties
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
cee
نام سومین حرف انگلیسی
tertial
مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
mi
سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
w
بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
earned run
کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
ichthyosaurus
یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
mediant
سومین گام واقع بین نت پنجم ومایه نما
c
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
suberranean
تحت الارضی
extraterritorial
خارج الارضی
subterraneous
تحت الارضی
cenote
مخزن طبیعی وتحت الارضی اب
Jaldar
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
folia
طبقات
tag rag
طبقات
stratification
تشکیل طبقات
high-class
از طبقات بالا
economic classes
طبقات اقتصادی
folia
طبقات نازک
categories of maintenance
طبقات نگهداری
the rabble
طبقات پایین اجتماع
ratag
طبقات پایین اجتماع
nob
کسیکه از طبقات بالاباشد
ragtag
توده طبقات پست
macro
طبقات و عملیات در یک تابع
coal measures
طبقات زغال خیز
across the board
شامل تمام طبقات
nobs
کسیکه از طبقات بالاباشد
The various strata of society.
طبقات مختلف اجتماع
caste
طبقات مختلف مردم هند
castes
طبقات مختلف مردم هند
upper classes
وابسته به طبقات بالای اجتماع
rabble
توده طبقات پست ازدحام
state of the realm
طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
classless
بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
goody
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
goodies
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
Brahmins
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
upper class
وابسته به طبقات بالای اجتماع
ranks
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
stratification
تشکیل طبقات زمین چینه بندی
ranked
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
index fossil
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
rank
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
tectonics
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
interlaminate
در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
inter laminate
[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
stratigraphy
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
staged
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
advection
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
rand
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
column
ردیف
sequence
ردیف
range
ردیف
cue
ردیف
cues
ردیف
line
ردیف
lines
ردیف
columns
ردیف
ranges
ردیف
ranged
ردیف
sequences
ردیف
tier
ردیف
octachord
ردیف
ranks
ردیف صف
rowed
ردیف
rows
ردیف
row
ردیف
tiers
ردیف
ranks
ردیف
run
ردیف
classing
ردیف
racks
ردیف
classes
ردیف
racked
ردیف
rack
ردیف
ranked
ردیف
classed
ردیف
class
ردیف
runs
ردیف
wracked
ردیف
wracks
ردیف
ranked
ردیف صف
rank
ردیف صف
deque
ردیف
rank
ردیف
tier
ردیف شدن
tiers
ردیف صندلی
tier
ردیف افقی
tiers
ردیف کردن
tierced
ردیف دار
tierced
ردیف شده
tiers
ردیف شدن
clavier
ردیف مضراب
aline
ردیف شدن
colonnades
ردیف ستون
tiers
ردیف افقی
colonnade
ردیف ستون
tier
ردیف کردن
tier
ردیف صندلی
range
سلسله ردیف
seriated
ردیف شده
ranged
سلسله ردیف
ranges
سلسله ردیف
shaw
ردیف درختان
seriation
ردیف کردن
serially
بطور ردیف
hedgerow
ردیف خاربن
single file
یک ردیف ستون
spooler
برنامه ردیف گر
file number
شماره ردیف
successions
ردیف جانشینی
succession
ردیف جانشینی
in a row
ردیف شده
pattern
ردیف بندی
clavier
ردیف جا انگشتی
item number
شماره ردیف
lance corporal
هم ردیف سرجوخه
hedgerows
ردیف خاربن
string
ردیف سلسله
row
ردیف کردن
align
ردیف کردن
row
ردیف مین
realigned
ردیف کردن
rowed
ردیف سطر
single line
ردیف تکی
realigning
ردیف کردن
aligns
ردیف کردن
aligning
ردیف کردن
rows
ردیف مین
row
ردیف سطر
realigns
ردیف کردن
rows
ردیف سطر
realign
ردیف کردن
series
سلسله ردیف
file
ردیف صف به صف کردن
rows
ردیف کردن
patterns
ردیف بندی
filed
ردیف صف به صف کردن
rowed
ردیف مین
aligned
ردیف کردن
single line
ردیف مجزا
rowed
ردیف کردن
rows
ردیف چند خانه
eleven punch
سوراخ ردیف یازدهم
monopteral
دارای یک ردیف ستون
line-ups
ردیف ایستادن تیم
rowed
ردیف چند خانه
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
line-up
ردیف ایستادن تیم
row
ردیف چند خانه
line up
ردیف ایستادن تیم
second defendant
متهم ردیف دوم
hedgerow
ردیف بوتههای پرچین
hedgerows
ردیف بوتههای پرچین
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
stacks
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
terraces
ردیف خانههای بهم پیوسته
rivet gage
فاصله بین دو ردیف پرچ
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
key-couse
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
unclassified
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
aligns
دریک ردیف قرار گرفتن
colonnades
ستون بندی ردیف درخت
bat around
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
aligned
دریک ردیف قرار گرفتن
colonnade
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnade
ستون بندی ردیف درخت
aligning
دریک ردیف قرار گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com