English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
peanut پسته زمینی
peanuts پسته زمینی
Other Matches
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
pistachio nut پسته
pistachio پسته
pistach پسته
pistachio درخت پسته
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
munchies [Colloquial] غذای برای ریز ریز خوردن [مانند تخمه یا پسته]
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
sub astral زمینی
terraneous زمینی
terrene زمینی
terrestrial زمینی
agrarian زمینی
predial or prae زمینی
tumbling زمینی
tellurian زمینی
subaerial رو زمینی
landed a زمینی
earthly زمینی
sublunar زمینی
territorial زمینی
earth-bound زمینی
sublunary زمینی
floor lamp اباژور زمینی
earth antenna انتن زمینی
ground force نیروی زمینی
ground antenna انتن زمینی
apogee اوج زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
bonus pass پاس زمینی
ground liaison رابط زمینی
groundling گیاه زمینی
antenna ground انتن زمینی
mail gram پست زمینی
ground fire تیر زمینی
perigee حضیض زمینی
earth nut بادام زمینی
graze burst ترکش زمینی
overland mail پست زمینی
ground control کنترل زمینی
tater سیب زمینی
praties سیب زمینی
murphy سیب زمینی
ground track مسیر زمینی
ground nut بادام زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
army forces نیروهای زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
hypogean زیر زمینی
ground speed سرعت زمینی
hypogeous زیر زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
hypogeal زیر زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
ground wave موج زمینی
ground waves امواج زمینی
ground return برگشت زمینی
ground return بازتاب زمینی
land tail بنه زمینی
ground observer دیدبان زمینی
army attache وابسته زمینی
land forces نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
land combat نبرد زمینی
land mine مین زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground position موقعیت زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
landmine مین زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
terrain return اکوی زمینی
terrain corridor دالان زمینی
ground circuit مدار زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
landmines مین زمینی
monkey nut بادام زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
gulleys دالان زمینی
gullies دالان زمینی
gully دالان زمینی
army نیرو زمینی
tellurian matter ماده زمینی
peanuts بادام زمینی
suberranean زیر زمینی
groundnut بادام زمینی
groundnuts بادام زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
potatoes سیب زمینی
potato سیب زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
armies نیرو زمینی
peanut بادام زمینی
subterraneous زیر زمینی
earthy زمینی دنیوی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
ground survey نقشه برداری زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
ground loom دار زمینی [قالی]
rootstock ساقه زیر زمینی
potato salad سالاد سیب زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
land tail باقیمانده زمینی یکان
tellurous دارای تلوریوم زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
table water سفره اب زیر زمینی
land carriage بار کشی زمینی
jerusalem a سیب زمینی ترشی
task group گروه ماموریت زمینی
grounded primary مدار ورودی زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
telluric دارای تلوریوم زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
kidney potato سیب زمینی سرخ
army aviator خلبان نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
asphaltum قیر زمینی اسفالت
landmarks علامت مشخصه زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
potatoes انواع سیب زمینی
potato انواع سیب زمینی
cadastral survey نقشه برداری زمینی
crisps سیب زمینی برشته
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
subways راه زیر زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumblers ژیمناست زمینی کار
chipmunks موش خرمای زمینی
chipmunk موش خرمای زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
gnome جنی زیر زمینی
subways ترن زیر زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
subway ترن زیر زمینی
dower سوراخ زیر زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
surveys نقشه برداری زمینی
crisp سیب زمینی برشته
subway راه زیر زمینی
survey نقشه برداری زمینی
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
sweet potato سیب زمینی شیرین
crispest سیب زمینی برشته
crisper سیب زمینی برشته
surveyed نقشه برداری زمینی
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
air ground liaison code کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
squatted بی اجازه در زمینی ساکن شدن
eying دکمه یا گره سیب زمینی
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
squatting بی اجازه در زمینی ساکن شدن
eyes دکمه یا گره سیب زمینی
eyeing دکمه یا گره سیب زمینی
squats بی اجازه در زمینی ساکن شدن
chips سیب زمینی سرخ کرده
vivarium جای نگاهداری جانوران زمینی
surface zero نقطه صفرترکش اتمی زمینی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
overland در روی زمین از راه زمینی
unattended ground sensor رادار مراقبت زمینی خودکار
squat بی اجازه در زمینی ساکن شدن
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
uplink خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
French fries سیب زمینی سرخ کرده
potato planter الت سیب زمینی کاری
chip سیب زمینی سرخ کرده
potato beetle سوسک افت سیب زمینی
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com