English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English Persian
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
Other Matches
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
sensate اماده پذیرش حس احساس کردن
transfer station محل اعزام افراد
winterize اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
receptee افراد مورد پذیرش
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
susceptive پذیرنده اماده پذیرش
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
to refuse somebody admittance to something پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
to fit with اماده کردن برای
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
forthcomming اماده برای ارائه کردن
crams خودرا برای امتحان اماده کردن
cram خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming خودرا برای امتحان اماده کردن
crammed خودرا برای امتحان اماده کردن
winterization اماده کردن برای کار در زمستان
characterization مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
groom اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
tropicalization اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
civilian preparedness for war اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
despatching انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
set up اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
dispatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
committed اعزام داشتن برای
committing اعزام داشتن برای
commit اعزام داشتن برای
commits اعزام داشتن برای
crammer کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
rig the ship فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
probationer زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
probationers زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
readiness to accept آمادگی برای پذیرش
hire out <idiom> پذیرش برای شغل
cultivation جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
personal salute تیر سلام برای افراد
whom it may concern برای اطلاع افراد ذیربط
accepts سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepting سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
split ticket <idiom> انتخاب افراد سیاسی برای رای
housekeeping در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
to go down [in a particular way] with somebody برای کسی [به سبک ویژه ای] قابل پذیرش بودن
conference ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
conferences ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
enroute personnel افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
panels صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
ready to die اماده برای مرگ
prompt to go اماده برای رفتن
on offer اماده برای فروش
fit to work اماده برای کارکردن
batted گل اماده برای کوزه گری
bats گل اماده برای کوزه گری
to stand in the gap برای دفاع اماده بودن
attentions شمشیرباز اماده برای مبارزه
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
he was prone to mischief برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
to keep ome's powder dry برای هر رویدادی اماده بودن
attention شمشیرباز اماده برای مبارزه
up and running اماده برای عملیات کامل
mission ready هواپیمای اماده برای پرواز
bat گل اماده برای کوزه گری
covers اماده برای برگرداندن توپ
on guard اماده برای دفاع باشید
to prepare for war برای جنگ اماده شدن
coverings اماده برای برگرداندن توپ
cover اماده برای برگرداندن توپ
developments زمان لازم برای توسعه محصول جدید
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
proceed time زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
admision rate میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
off the shelf تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
covers اماده شدن برای دریافت توپ
finished product محصولات اماده برای توزیع ومصرف
coverings اماده شدن برای دریافت توپ
herbescent اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
addressed اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
cover اماده شدن برای دریافت توپ
addresses اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
dense index لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
share یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
dispateh اعزام کردن
despatched اعزام کردن
to tell off اعزام کردن
dispatches اعزام کردن
despatching اعزام کردن
detach اعزام کردن
detaches اعزام کردن
dispatch اعزام کردن
dispatched اعزام کردن
send out اعزام کردن
detaching اعزام کردن
despatches اعزام کردن
pools عده کارمند اماده برای انجام امری
hypnotizable اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
to the manner born فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
pooled عده کارمند اماده برای انجام امری
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
repertoire فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
pool عده کارمند اماده برای انجام امری
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
linear لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
to send upon an e به سفارت اعزام کردن
despatch ارسال کردن اعزام
it is insusceptible of change اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
sawhorse نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
back-up اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
lime paste اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
constitutes تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
kaury کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
constituting تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
researched توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
reaction time زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
turnkey سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
pilot engine ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
hot site یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
changing رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
change رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
changed رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
sedans اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedan اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
rehyphenation تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
turnkey system سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
smalltalk یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
supercritical حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
fullwrite professional یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
in circuit emulator ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
receptions قدرت پذیرش پذیرایی کردن
reception قدرت پذیرش پذیرایی کردن
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
swallow one's pride <idiom> متواضع کردن افراد
condemn محکوم کردن افراد
condemning محکوم کردن افراد
condemns محکوم کردن افراد
rouse out بیدار کردن افراد
roll call حاضر و غایب کردن افراد
imagism مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
transaction رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com