Dictiornary-Farsi | پس انداز خصوصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
private saving	پس انداز خصوصی


Other Matches

private automatic branch exchange	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
average propensity to save	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
saving institutions	موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
deflection board	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
mid wicket	توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
subrosa	خصوصی
privates	خصوصی
private line	خط خصوصی
jackes	خصوصی
personal	خصوصی
necessary house	خصوصی
private	خصوصی
informal	خصوصی
off the record <idiom>	خصوصی
private eye	کارآگاه خصوصی
pillow talk	حرفهای خصوصی
private schools	اموزشگاه خصوصی
private eyes	کارآگاه خصوصی
relator	شاکی خصوصی
privatised	خصوصی کردن
private investigator	کاراگاه خصوصی
quasi private	نیمه خصوصی
quasi private	شبه خصوصی
proprietary company	شرکت خصوصی
privatises	خصوصی کردن
private school	اموزشگاه خصوصی
private enterprise	عمل خصوصی
private detective	کاراگاه خصوصی
semiprivate	نیمه خصوصی
private enterprise	شرکت خصوصی
privately leased line	خط اجارهای خصوصی
special relativity	نسبیت خصوصی
private detectives	کاراگاه خصوصی
Citizens' Band	باند خصوصی
privately	بطور خصوصی
relator	مدعی خصوصی
party lines	خط خصوصی تلفن
private borrowing	استقراض خصوصی
closeting	گنجه خصوصی
closets	گنجه خصوصی
private institutions	موسسات خصوصی
private enterprises	موسسات خصوصی
private employees	کارکنان خصوصی
private deed	سند خصوصی
praivate ownership	مالکیت خصوصی
private debt	بدهی خصوصی
private cost	هزینه خصوصی
private corporation	شرکت خصوصی
private consumption	مصرف خصوصی
closeted	گنجه خصوصی
closet	گنجه خصوصی
private finance	مالیه خصوصی
party line	خط خصوصی تلفن
private benefits	منافع خصوصی
private treaty	معامله خصوصی
private talk	صحبت خصوصی
private ownership	مالکیت خصوصی
personal	منقول خصوصی
tutor	معلم خصوصی
tutored	معلم خصوصی
tutors	معلم خصوصی
private property	دارائیهای خصوصی
private property	مالکیت خصوصی
private law	حقوق خصوصی
private company	شرکت خصوصی
privatising	خصوصی کردن
private tutoring [American E]	تدریس خصوصی
paticular	خصوصی بابت
apsidiole	نیایشگاه خصوصی
camarin	نیایشگاه خصوصی
caskets	نامه خصوصی
casket	نامه خصوصی
passkey	کلید خصوصی
backstage	محرمانه خصوصی
off the record	محرمانه و خصوصی
private lessons	تدریس خصوصی
extra tuition	تدریس خصوصی
private tuition	تدریس خصوصی
in petto	بطور خصوصی
off-the-record	محرمانه و خصوصی
privates	اختصاصی خصوصی
private	اختصاصی خصوصی
private agreement	قرارداد خصوصی
subjective	فاعلی خصوصی
privy	خصوصی محرمانه
private sector	بخش خصوصی
privatizing	خصوصی کردن
privatizes	خصوصی کردن
privatized	خصوصی کردن
privatize	خصوصی کردن
very own <adj.>	خصوصی [شخصی]
privatization	خصوصی کردن
tutors	درس خصوصی دادن به
tutored	درس خصوصی دادن به
private rate of discount	نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return	نرخ بازده خصوصی
backsides	عقب هر چیزی خصوصی
tutor	درس خصوصی دادن به
to give private lessons	درس خصوصی دادن
principle of exclusion	در مورد کالاهای خصوصی
backside	عقب هر چیزی خصوصی
to be privately insured	بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover]	بیمه خصوصی داشتن
behind the stage <adj.> <adv.>	خصوصی [اصطلاح مجازی]
private broadcasting	پخش برنامه خصوصی
private branch exchange	مبادله انشعاب خصوصی
curtain lecture	صحبتهای خصوصی زن وشوهر
pbx	تبادل انشعاب خصوصی
personal staff	ستاد خصوصی فرمانده
private enterprise	اقتصاد بخش خصوصی
tutorials	درس خصوصی دادن به
tutorial	درس خصوصی دادن به
jurists	متخصص حقوق خصوصی
sitting in camera	جلسه خصوصی دادگاه
jurist	متخصص حقوق خصوصی
special theory of relativity	نظریه نسبیت خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.	غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private international law	حقوق بین الملل خصوصی
with average	شامل خسارات خصوصی وجزئی
objectives	علمی و بدون نظر خصوصی
privy purse	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
objective	علمی و بدون نظر خصوصی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
palor	اطاق برای گفتگو خصوصی
private enterprise	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
to keep one's feet on the ground <idiom>	علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
offstage	خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to tutor somebody in English	به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes	در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk	صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
privilege cab	درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
qui tam action	دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
pabx	Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
personals	بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
toll traverse	وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
eminent domain	قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
aggregate saving	پس انداز کل
deposits	پس انداز
deposit	پس انداز
savings	پس انداز
saver	پس انداز کن
saving	پس انداز
ex post saving	پس انداز
thrift	پس انداز
forehanded	پس انداز کن
irrigator	اب انداز
ex ante saving	پس انداز
introducing	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce	شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel	[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
provident bank	صندوق پس انداز
line starter	راه انداز خط
jaculator	نیزه انداز
penny bank	صندوق پس انداز
jack ketch	طناب انداز
trustee savings bank	صندوق پس انداز
intriguer	پشت هم انداز
intriguant	پشت هم انداز
savings bank	صندوق پس انداز
missile launcher	موشک انداز
missile man	موشک انداز
negative saving	پس انداز منفی
national saving	پس انداز ملی
mobilization of savings	تجهیز پس انداز
mobilization of savings	بسیج پس انداز
intrigant	پشت هم انداز
initiator terminator	راه انداز
firer	سوخت انداز
feller	درخت انداز
ejector	بیرون انداز
ecbolic	جنین انداز
view	چشم انداز
fire teazer	اتش انداز
fire teazer	سوخت انداز
howitzer	خمپاره انداز
hand rail	دست انداز
outlook	چشم انداز
grenadier	نارنجک انداز
footcloth	پای انداز
foot cloth	پای انداز
fluter	چین انداز
dissaving	پس انداز منفی
net saving	پس انداز خالص
postponer	تاخیر انداز
saving function	تابع پس انداز
saving motive	انگیزه پس انداز
saving ratio	نسبت پس انداز
savings account	حساب پس انداز
savings bank	صندوق پس انداز
spearman	نیزه انداز
springer	کمند انداز
stoker	سوخت انداز
saving equation	معادله پس انداز
saving bank	بانک پس انداز