Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
feedback
پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
Other Matches
side tone
انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
minimum energy orbit
مدار انرژی می نیمم
echoed
انعکاس صدا انعکاس موج
echoing
انعکاس صدا انعکاس موج
echo
انعکاس صدا انعکاس موج
echoes
انعکاس صدا انعکاس موج
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
i/o
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
input/output
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
outputs
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
ecl
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
feed back
فیدبک
feedback ratio
نسبت فیدبک
negative feedback
فیدبک منفی
feedback transformer
ترانسفورماتور فیدبک
feedback
بس خوراند فیدبک
feedback network
شبکه فیدبک
feedback amplifier
تقویت کننده فیدبک
feedback control system
سیستم کنترل فیدبک
pair production
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
circuit
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits
وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
intrinsic energy
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
serials
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
constant speed propeller
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
powder train
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
replication
انعکاس
reflection
انعکاس
reactional
انعکاس
reflectance
انعکاس
reflectiveness
انعکاس
reactions
انعکاس
reflexion
انعکاس
reaction
انعکاس
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
echo
انعکاس صدا
zigzag reflection
انعکاس متعدد
echoes
انعکاس صدا
echoing
انعکاس صدا
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
echoed
انعکاس صدا
internal reflection
انعکاس درونی
atmospheric refraction
انعکاس جوی
reflectance ink
جوهر انعکاس
anechoic
بدون انعکاس
reflecting power
قدرت انعکاس
reflection plane
صفحه انعکاس
repercussion
انعکاس برگشت
reflectors
الت انعکاس
reflexible
قابل انعکاس
reflexivity
انعکاس پذیری
bottom bounce
انعکاس از کف دریا
reflexible
انعکاس پذیر
reflexibility
انعکاس پذیری
reflector
الت انعکاس
reflectance
قابلیت انعکاس
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise
<adv.>
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
echo sounder
انعکاس سنج صدا
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
reflecterize
ایجاد انعکاس کردن
reflectorize
ایجاد انعکاس کردن
catacoustics
مبحث انعکاس صوت
echo suppression
جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
ice blink
سفیدی افق از انعکاس دریا
antiphony
انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
baffling
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
brightness
تغییر شدت انعکاس نور
echo sounding
عمق یابی انعکاس صوت
catadioptrics
مبحث انعکاس و انکسار نور
baffle
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
homing mine
مین حساس به انعکاس امواج
baffled
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffles
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
projective
طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
keying interval
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
to the echo
چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
illumination by reflection
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
sky man
انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
luminaire
دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
reference
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
sky glow
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
glared
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
he was otherwise ordered
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
shifted
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
confusion reflector
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
illumination by diffusion
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
water sky
لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
energy
انرژی
zipping
انرژی
deenergized
بی انرژی
powers
انرژی
energy barrier
سد انرژی
endrgized
با انرژی
zip
انرژی
powered
انرژی
high energy
پر انرژی
power
انرژی
zips
انرژی
powering
انرژی
isenergic
هم انرژی
low energy
انرژی کم
zipped
انرژی
vigor
انرژی
exergonic
انرژی ده
energies
انرژی
energy line
خط انرژی
vigour
انرژی
potential curve
خم انرژی- پتانسیل
kinetic energy
انرژی جنبشی
transformation of energy
تبدیل انرژی
potential energy curve
خم انرژی- پتانسیل
translational energy
انرژی انتقالی
mass energy
جرم - انرژی
madelung energy
انرژی مادلونگ
degradation
افت انرژی
internal energy
انرژی درونی
magnetic energy
انرژی مغناطیسی
internal energy
انرژی داخلی
energetic
دارای انرژی
transducer
مبدل انرژی
kinetic energy
انرژی جنبنده
radiation energy
انرژی تابشی
rediant energy
انرژی تابشی
kinetic energy
انرژی سینتیک
rest energy
انرژی سکون
radiant energy
انرژی تابشی
quantum of energy
کوانتوم انرژی
kinetic energy
انرژی حرکتی
energy stage
لایه انرژی
total energy equation
بقای انرژی کل
potential energy
انرژی پتانسیل
inductance
گیرنده انرژی
power supply
منبع انرژی
power transmission
انتقال انرژی
total binding energy
انرژی بستگی کل
resonance energy
انرژی رزنانسی
energised
انرژی دادن
energizes
انرژی دادن
source of power
منبع انرژی
energizing
انرژی دادن
mutual energy
انرژی متقابل
sound energy
انرژی صوتی
zing
انرژی روح
work function
انرژی خروج
might
نیرو انرژی
light energy
انرژی نور
energize
انرژی دادن
specific energy
انرژی مخصوص
inducts
انرژی گرفتن
inducting
انرژی گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com