Dictiornary-Farsi | پس رفتن زغال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
brush lag	پس رفتن زغال
lag of brush	پس رفتن زغال


Search result with all words

brush lead	پیش رفتن زغال
Other Matches

huckleberry	درخت زغال اخته زغال اخته
brushes	زغال
coal	زغال
coal heaver	زغال کش
litho crayon	زغال
charry	زغال
charr	زغال
brush	زغال
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
charwoman	زغال فروش
carbon brush	زغال کربنی
coal hole	زغال دان
charry	زغال مانند
clutch pilot bearing	زغال کلاچ
powdered charcoal	خاکه زغال
coal dust	خاکه زغال
coal bed	رگه زغال
brush yoke	یوغ زغال
charwomen	زغال فروش
battery carbon	زغال باتری
bituminous coal	زغال قیری
charred	زغال مانند
whortle	زغال اخته
whort	زغال اخته
brush contact loss	افت زغال
brush holder	پایه زغال
brush pig tail	سیم زغال
pig tail of brush	سیم زغال
brush pressure	فشار زغال
brush rocker	فنر زغال
coal whipper	زغال کش کشتی
coaler	زغال سنگ کش
coal	زغال کردن
gleed	زغال سرخ
coke	زغال کوک
coal	زغال سنگ
cokes	زغال کوک
pilot brush	زغال راهنما
positive brush	زغال مثبت
lead of brush	پیشرفتن زغال
sugar carbon	زغال قند
brush ring	حلقه زغال
lignite	زغال قهوهای
dogberry	زغال اخته
collector brush	زغال گرداور
charcoal	زغال چوب
grounding brush	زغال زمین
negative brush	زغال منفی
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
char	نیمسوز شدن زغال
char	جسم زغال برگشتن
embers	خاکه زغال نیمسوز
charring	نیمسوز شدن زغال
bituminous coal	زغال سنگ چاق
zinc carbon cell	پیل روی- زغال
cinder	زغال نیم سوز
cinders	زغال نیم سوز
chars	نیمسوز شدن زغال
briquet	خاک زغال قالبی
peatery	معدن زغال سنگ
blind coal	زغال سنگ بی شعله
ember	خاکه زغال نیمسوز
charring	جسم زغال برگشتن
chars	جسم زغال برگشتن
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
decarbonize	زغال چیزی را گرفتن
coal field	کان زغال سنگ
coal field	ناحیه زغال خیز
decarbonate	زغال چیزی را گرفتن
cornel tree	درخت زغال اخته
coal measures	طبقات زغال خیز
coal pit	محل زغال سازی
third brush generator	دینام با زغال اضافی
gauze brush	زغال توری شکل
coke	زغال سنگ سوخته
briquette	خاک زغال قالبی
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
coke	تبدیل به زغال کردن
coal tar	قطران زغال سنگ
coal gas	گاز زغال سنگ
cokes	تبدیل به زغال کردن
cokes	زغال سنگ سوخته
coaly	زغال سنگ دار
coald pit	کود زغال سنگ
red coals	زغال سرخ یا تابیده
charr	تبدیل به زغال کردن
blueberry	قره قاط زغال اخته
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
dogwood	زغال اخته سیاه توسه
stone coal	زغال سنگ خشک یا خالص
coaler	وسیله حمل زغال سنگ
flyash	خاکستر حاصل از زغال سنگ
benzole	فراورده قیر زغال سنگ
fat coal	زغال سنگ قیرداریاچربی دار
goal predicates blackness	زغال از سیاهی خبر میدهد
keels	کشتی زغال کش عوارض بندری
keel	کشتی زغال کش عوارض بندری
hewer	کارگر معدن زغال سنگ
chauldron	پیمانه زغال برابر1296 لیتر
blueberries	قره قاط زغال اخته
lignite	زغال سنگ چوب نما
cornaceous	وابسته بخانواده زغال اخته
exhaustable resources	زغال سنگ و سایر مواد کانی
he had a good supply of coal	زغال سنگ کافی ذخیره کرده
poudrette	کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
cornelian	عقیق جگری درخت زغال اخته
hutches	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff	سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
hutch	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
anthracite	زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
peaty	دارای زغال سنگ نارس مانندزغال نارس
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
char	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
charring	تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
snitch	کش رفتن
to get one's monkey up	از جا در رفتن
pilfers	کش رفتن
snitches	کش رفتن
to go bang	در رفتن
to get over	رفتن از
to go back ward	پس رفتن
sink	ته رفتن
sinks	ته رفتن
to run off	در رفتن
pilfering	کش رفتن
pilfered	کش رفتن
to go backward	پس رفتن
snitched	کش رفتن
snitching	کش رفتن
to sleep fast	رفتن
to skirt along the coast	رفتن
retires	پس رفتن
abstract	کش رفتن
to make ones getaway	در رفتن
to hang back	پس رفتن
to pair off	رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
to go to mess	رفتن
receding	پس رفتن
receded	پس رفتن
recede	پس رفتن
recedes	پس رفتن
jauk	ور رفتن
go off	در رفتن
twiddling	ور رفتن
regressing	پس رفتن
regresses	پس رفتن
regressed	پس رفتن
regress	پس رفتن
admitting	رفتن
admits	رفتن
pullback	پس رفتن
to peter out	پس رفتن
go over	به ان سو رفتن
twiddles	ور رفتن
meddle	ور رفتن
pilfer	کش رفتن
make off	در رفتن
mog	رفتن
To go	رفتن
nim	کش رفتن
hang around	ور رفتن
twiddle	ور رفتن
retrograde	پس رفتن
meddles	ور رفتن
meddled	ور رفتن
glom on to	کش رفتن
snook	کش رفتن
crawl	رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
to do a guy	در رفتن
to do out of	کش رفتن
to fall away	رفتن
to fall away	پس رفتن
to fall short	کم رفتن
to flow over	سر رفتن
to fly off	در رفتن
to foot it	رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
crawls	رفتن
swipe	کش رفتن
admit	رفتن
crawled	رفتن
fribble	ور رفتن
goes	رفتن
to boil over	سر رفتن
go	رفتن
swiping	کش رفتن
swiped	کش رفتن
to get away	رفتن