Dictiornary-Farsi | پشته پایاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 139 (7 milliseconds)

English	Persian
downstream fill	پشته پایاب
downstream shell	پشته پایاب


Other Matches

fording	عبور از پایاب شناوری پایاب
downstream fill	توده پایاب خاکریز پایاب
downstream shell	توده پایاب خاکریز پایاب
pops	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
ford	پایاب
forded	پایاب
fords	پایاب
shoal	پایاب
downstream	در پایاب
shoals	پایاب
downstream batter	میل پایاب
crossing site	محل پایاب
downstream face	نمای پایاب
rock toe	سنگچین پایاب
wading crossing	عبور از پایاب
deep fording	عبوراز پایاب عمیق
downstream profile at crown	نیمرخ پایاب در کلید
fordability	قابلیت پایاب داشتن
trapezoidal end sill	استانه پایاب ذوذنقهای
hill	پشته
mounds	پشته
embankments	پشته
hillman	پشته
mound	پشته
hillock	پشته
hillocks	پشته
hills	پشته
esker	پشته
embankment	پشته
butt	پشته
butted	پشته
ricks	پشته
ricking	پشته
ricked	پشته
rick	پشته
butts	پشته
heaps	پشته
heaping	پشته
heap	پشته
stack	پشته
border	پشته
push down stack	پشته
bordered	پشته
stacks	پشته
bordering	پشته
dikes	پشته
dyke	پشته
dykes	پشته
monticule	پشته
hummock	پشته
hurst	پشته
knap	پشته
stacked	پشته
stacker	پشته کن
sand hill	ریگ پشته
snow covers	برف پشته
cusp	پشته شنی
stack indicator	پشته نما
stacked job processing	پردازش پشته یی
stack pointer	اشاره گر پشته
stack register	ثبات پشته
sand bank	ریگ پشته
tandem system	سیستم دو پشته
hummocky	پشته دار
the ridge of a mountain	پشته کوه
mamelon	پشته گرد
hay cock	پشته علف
potential barrier	پشته پتانسیل
stack indicator	نماینده پشته
potential hill	پشته پتانسیل
agger	پشته ی دفاعی
program stack	پشته برنامه
stacker	پشته ساز
barrow	پشته خاک
ridges	خاک پشته
ridge	خاک پشته
stacked	پشته کردن
stacks	پشته کردن
border	پشته خاکی
barrows	پشته توده
barrow	پشته توده
beds	بستر پشته
bed	بستر پشته
bordering	پشته خاکی
stack	پشته کردن
stacking	پشته سازی
bordered	پشته خاکی
banquette	جوی پشته
sills	پشته زیردریایی
card stacker	کارت پشته کن
sill	پشته زیردریایی
earthwork	پشته خاک
application heap	پشته کاربردی
stack	انباشتن پشته کردن
toft	پشته تپه کوچک
nest	پشته سخت افزار
kopje	پشته تپه کوچک
stacks	انباشتن پشته کردن
stacked	انباشتن پشته کردن
nests	پشته سخت افزار
pulls	بازیابی داده از پشته
pull	بازیابی داده از پشته
pop instruction	دستورالعمل بازیابی از پشته
contact potential barrier	پشته پتانسیل مجاورتی
ridged	دارای خر پشته مرزدار
bankside	پشته یا کناره رود
razor edge	پشته کوه که تیز باشد
putting	قرار دادن داده در پشته
puts	قرار دادن داده در پشته
stack	آدرس ابتدا پایانه پشته
tumulus	پشته خاک روی قبر
put	قرار دادن داده در پشته
ridges	پشته تپههای دامنه کوه
stacked	آدرس ابتدا پایانه پشته
ridge	پشته تپههای دامنه کوه
stacks	آدرس ابتدا پایانه پشته
sliping terrace	جوی پشته شیب دار
scarcement	پشته یا تل عقب تپه یااستحکامات
saddleback	قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
crossing area	منطقه گذار منطقه پایاب
pops	خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped	خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop	خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
enmesh	مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
top	جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
tenon saw	اره دستی با تیغه پهن و پشته باریک
push	دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
pushed	دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
pushes	دستور کامپیوتر که داده را روی لیست یا پشته LIFO ذخیره میکند
hypercard	نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
blocked	[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
downstream radius of crest	شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
stacked	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack	ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند