Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
pushtoo
پشتو زبان افغانستان
Other Matches
Pashtan
قبایل پشتو
[که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
pushtu
زبان افغانستان
pushtu
پشتو
Afghanistan
افغانستان
Herat
شهر هرات افغانستان
balloon
پوقانه
[در افغانستان]
[بادکنک]
balloon
پوف کنک
[در افغانستان]
[بادکنک]
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
چرب زبان زبان دار
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
salor
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Zahir-Shahi design
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
hemp
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongue
زبان
tongues
زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
apl language
زبان ای پی ال
as one man
با یک زبان
tongueless
بی زبان
rpg language
زبان ار پی جی
c++
زبان ++C
abusers
بد زبان
abuser
بد زبان
apt language
زبان ای پی تی
language
زبان
language
زبان
tongue
[language]
زبان
languages
زبان ها
language lab
زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
two tongued
زبان
glossa
زبان
hound's tongue
سگ زبان
languages
زبان
keltŠetc
زبان سلت ها
algol
زبان الگول
musical language
زبان موسیقی
welch
زبان ولز
object language
زبان مقصد
mute language
زبان حال
natural language
زبان طبیعی
native language
زبان طبیعی
open hearted
دل و زبان یکی
uvula
زبان کوچک
native language
زبان اختصاصی
ambiguous language
زبان مبهم
mute language
زبان بیزبانی
algorithmic language
زبان الگوریتمی
native language
زبان بومی
algol 0
زبان الگول 06
an busive bellow
شخص بد زبان
application oriented language
زبان کاربردی
dumb
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
universal language
زبان فراگیر
Welsh
زبان ولز
aphasia
زبان پریشی
rap
زخم زبان
an abusive bellow
شخص بد زبان
mountebankery
زبان بازی
raps
زخم زبان
dumber
زبان بسته
body language
زبان بدن
original language
زبان اصلی
welcher
زبان ولز
licks
زبان زدن
algebraic language
زبان جبری
lingua franca
زبان میانجی
jargon
زبان حرفهای
aryan
زبان اریایی
licked
زبان زدن
neophasia
زبان من دراوردی
jargon
زبان فنی
linguistics
علم زبان
linguistics
زبان شناسی
object language
زبان مقصود
tartars
زبان تاتاری
tartar
زبان تاتاری
Dutch
زبان هلندی
British
زبان انگلیسی
vulgate
زبان عامیانه
Celtic
زبان سلتی
objective language
زبان مقصود
official language
زبان رسمی
philology
زبان شناسی
on the tongues of men
سر زبان مردم
Chinese
زبان چینی
Afghan
زبان افغانی
acrimoniousness
زخم زبان
nemine contradicen te
بایک زبان
accadian
زبان اکد
neophasia
زبان اسکیزوفرنیایی
sign languages
زبان اشاره
sign languages
زبان علامات
sign language
زبان اشاره
tongue-tied
زبان بسته
Hebrew
زبان عبری
sign language
زبان علامات
idioms
زبان ویژه
idiom
زبان ویژه
mother tongue
زبان مادری
mother tongues
زبان مادری
philology
علم زبان
dumb language
زبان حال
formal language
زبان صوری
formmal language
زبان صوری
fortran
زبان فرترن
lapsus linguac
لغزش زبان
fortran iv
زبان فرترن 2
lapponian
زبان لایلاندی
gaulish
زبان گال
gestural postural language
زبان اطواری
gift of the gab
روانی زبان
glib tongued
چرب زبان
glibness
طلاقت زبان
glossal
مربوط به زبان
She has a vicious tongue .
بد زبان است
flemish
زبان فلاندرز
lark heel
زبان در قفا
dumb language
زبان بی زبانی
dysphasia
زبان پریشی
the persian language
زبان فارسی
zend
زبان زند
english speaking
انگلیسی زبان
zibet
زبان هندی
enquiry language
زبان پرس و جو
equivocator
زبان باز
erse
زبان گالی
estonian
زبان استونی
fabricated language
زبان ساختگی
glossitis
ورم زبان
glossology
زبان شناسی
glottology
زبان شناسی
human language
زبان بشری
icelandic
زبان ایسلندی
baby-talk
زبان بچهگانه
lamblkin
زبان بسته
language laboratory
آزمایشگاه زبان
intelligent language
زبان هوشمند
language laboratories
آزمایشگاه زبان
delphiniums
گل زبان در قفا
irish gaelic
زبان سلتی
delphinium
گل زبان در قفا
kiffa australis
زبان جنوبی
khowar
زبان خواری
language master
اموزگار زبان
language master
زبان اموز
high dutch
زبان المانی
lao
زبان تایی
language translator
مترجم زبان
gramarey
دستور زبان
grammer
دستور زبان
graphic language
زبان نگارهای
gujarati
زبان گجراتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
language processor
پردازشگر زبان
language processor
زبان پرداز
hibernian
ایرلندی زبان
Afrikaans
زبان آفریکانز
aramaean
زبان باستانی
baluchi
زبان بلوچی
mechanical language
زبان ماشینی
basic language
زبان بیسیک
maternal language
زبان مادری
mant
زبان گرفتگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com