English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
supply support پشتیبانی تدارکات
Other Matches
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
fire support coordination هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
provisions تدارکات
munitions تدارکات
supplies تدارکات
supplying تدارکات
supply تدارکات
supplied تدارکات
accompanying supplies تدارکات همراه
general supplies تدارکات عمومی
supply تدارکات ملزومات
loose issue تدارکات روباز
supply party گروه تدارکات
supply point نقطه تدارکات
level of supply سطح تدارکات
supply officer افسر تدارکات
follow up تدارکات پشتیبان
supplying تدارکات ملزومات
unit supply تدارکات یکانی
unit supply تدارکات یکان
warlike preparations تدارکات جنگی
supplied تدارکات ملزومات
marriage preparations تدارکات عروسی
supply route خط تدارکات راه اماد
main supply route راه اصلی تدارکات
logistic route مسیرهای لجستیکی تدارکات
deteriorating supplies تدارکات فاسد شدنی
aerial supply تدارکات از راه هوا
general issue تدارکات عمومی ارتش
replenishment تجدید تدارکات وسوخت
underway replenishment تجدید تدارکات در مسیر حرکت
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
logistics مبحث تدارکات لشکر کشی
provision اذوقه تدارکات وسایل لازم
off the shelf تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
munition تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
underway replenishment تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
antisubmarine support پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
principal قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
passing action عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
in support of در پشتیبانی
in support of در پشتیبانی از
afloat support پشتیبانی
support پشتیبانی
protection پشتیبانی
patronage پشتیبانی
backing پشتیبانی
gl مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
tower of strength <idiom> پشتیبانی محکم
support program برنامه پشتیبانی
timed backup پشتیبانی دورهای
area support پشتیبانی منطقه
service support پشتیبانی خدمات
close support پشتیبانی نزدیک
combat support پشتیبانی رزمی
corrective maintenance پشتیبانی اصلاحی
direct support پشتیبانی مستقیم
fire support پشتیبانی اتش
to agitate [for] پشتیبانی کردن
general support پشتیبانی عمومی
geo deu reo پشتیبانی کننده
maintenance support پشتیبانی تعمیراتی
supply support پشتیبانی اماد
memory protection پشتیبانی ازحافظه
storeship ناو پشتیبانی
naval support پشتیبانی دریایی
nonsupport عدم پشتیبانی
propugn پشتیبانی کردن از
play up to پشتیبانی کردن از
maintenance support پشتیبانی نگهداری
support brigade تیپ پشتیبانی
support command فرماندهی پشتیبانی
global backup پشتیبانی کلی
technical support پشتیبانی فنی
tactical support پشتیبانی رزمی
supporting distance مسافت پشتیبانی
support programs برنامههای پشتیبانی
logistic support پشتیبانی لجستیکی
logistic support پشتیبانی تدارکاتی
support command یکان پشتیبانی
PRI پشتیبانی کنند
air support پشتیبانی هوایی
champion پشتیبانی کردن
championed پشتیبانی کردن
championing پشتیبانی کردن
champions پشتیبانی کردن
supporting تقویت پشتیبانی
archival backup پشتیبانی بایگانی
maintained پشتیبانی کردن
countenance پشتیبانی کردن
countenanced پشتیبانی کردن
countenances پشتیبانی کردن
countenancing پشتیبانی کردن
vindicate پشتیبانی کردن از
vindicated پشتیبانی کردن از
vindicates پشتیبانی کردن از
vindicating پشتیبانی کردن از
maintains پشتیبانی کردن
rally پشتیبانی کردن
rallies پشتیبانی کردن
sustaining پشتیبانی کننده
maintain پشتیبانی کردن
back up پشتیبانی یا کمک
backup پشتیبانی کردن
back-up پشتیبانی یا کمک
support پشتیبانی کردن
rallied پشتیبانی کردن
aiding پشتیبانی کردن
aided پشتیبانی کردن
aid پشتیبانی کردن
process و وسایل کنترل و پشتیبانی
processes و وسایل کنترل و پشتیبانی
general support یکان پشتیبانی عمومی
supported یکان پشتیبانی شده
propping نگهداشتن پشتیبانی کردن
aerial fire support پشتیبانی اتش هوایی
propped نگهداشتن پشتیبانی کردن
prop نگهداشتن پشتیبانی کردن
remote maintenance پشتیبانی از راه دور
to bolster somebody up از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody از کسی پشتیبانی کردن
tape backup unit دستگاه پشتیبانی نوار
supporting range برد پشتیبانی سلاحها
to back somebody up از کسی پشتیبانی کردن
remote servicing پشتیبانی از راه دور
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
ancestral file سیستم پشتیبانی فایل ها
field service پشتیبانی سرویس رزمی
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
division support area منطقه پشتیبانی لشگر
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
direct support unit یکان پشتیبانی مستقیم
direct support پشتیبانی مستقیم کردن
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
decision support system سیستم پشتیبانی تصمیم
close support mission ماموریت پشتیبانی نزدیک
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
deep supporting fire اتش پشتیبانی عمیق
fire support sector منطقه پشتیبانی اتش
fire support base پایگاه پشتیبانی اتش
close air support پشتیبانی هوایی نزدیک
fire support element عنصر پشتیبانی اتش
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
deep air support پشتیبانی هوایی دور
fire support base مبنای پشتیبانی اتش
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
deep supporting fire اتش پشتیبانی در عمق
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
fire support coordinator هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
naval support یکان پشتیبانی کننده دریایی
direct air support center مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
supporting weapons جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
populism پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
fire support element عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
mission call درخواست پشتیبانی هوایی کردن
Thank you for your support با تشکر برای پشتیبانی شما.
airmobile support party گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
close covering group ناو گروه پشتیبانی نزدیک
hard disk backup program برنامه پشتیبانی دیسک سخت
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
fan کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fire support group ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
file maintenaee اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
back up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
break off فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
satellization تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
back-up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
contingency support stocks اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
resupply تجدید اماد تجدید تدارکات
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
feet dry هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
multifinder گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com