Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (9 milliseconds)
English
Persian
second
پشتیبان کمک
seconded
پشتیبان کمک
seconding
پشتیبان کمک
seconds
پشتیبان کمک
Search result with all words
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
time
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
internal
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
backlog
پشتیبان
backlogs
پشتیبان
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
buttress
شمع پشتیبان دیوار
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
backing
پشتیبان پوشش
back
پشتیبان
back
که یک باتری پشتیبان دارد
backs
پشتیبان
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
protector
پشتیبان
protectors
پشتیبان
supporter
پشتیبان
supporters
پشتیبان
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
virtual
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
support
پشتیبان زیر برد زیر بری
support
پشتیبان
backer
پشتیبان
backers
پشتیبان
patron
نگهدار پشتیبان
patrons
نگهدار پشتیبان
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generations
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
initial
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialed
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialing
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialled
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialling
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initials
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
paging
فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
input
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
inputted
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
defenceless
بی پشتیبان
trailer
پشتیبان مهاجم
trailers
پشتیبان مهاجم
streamer
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
streamers
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
supportive
پشتیبان
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
behind
پشتیبان
behinds
پشتیبان
abutment
دیوار پشتیبان
abutments
تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
backing storage
انباره پشتیبان
backing store
انباره پشتیبان
backing up
پشتیبان گیری
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
backup
پشتیبان
backup copy
نسخه پشتیبان
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup file
پرونده پشتیبان
backup system
سیستم پشتیبان
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
banch wall
دیواره پشتیبان
battery backup
باطری پشتیبان
Other Matches
fail back
پشتیبان
left back
پشتیبان چپ
thruster
پشتیبان
supportless
بی پشتیبان
support r
پشتیبان
paper support
پشتیبان
follow up
تدارکات پشتیبان
file backup
پشتیبان فایل
support library
کتابخانه پشتیبان
imcremental backup
پشتیبان نموی
believer
[in something]
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
maintenance programmer
برنامه نویس پشتیبان
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
countermure
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
hypostasis
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
server
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com