Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
backing up
پشتیبان گیری
Search result with all words
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
Other Matches
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
supportive
پشتیبان
protector
پشتیبان
left back
پشتیبان چپ
backup
پشتیبان
backlogs
پشتیبان
backlog
پشتیبان
fail back
پشتیبان
behind
پشتیبان
behinds
پشتیبان
back
پشتیبان
protectors
پشتیبان
support
پشتیبان
backers
پشتیبان
supportless
بی پشتیبان
paper support
پشتیبان
thruster
پشتیبان
support r
پشتیبان
backer
پشتیبان
defenceless
بی پشتیبان
supporter
پشتیبان
backs
پشتیبان
supporters
پشتیبان
patrons
نگهدار پشتیبان
second
پشتیبان کمک
patron
نگهدار پشتیبان
backup system
سیستم پشتیبان
seconding
پشتیبان کمک
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
seconded
پشتیبان کمک
backup copy
نسخه پشتیبان
support library
کتابخانه پشتیبان
file backup
پشتیبان فایل
imcremental backup
پشتیبان نموی
battery backup
باطری پشتیبان
abutment
دیوار پشتیبان
backing storage
انباره پشتیبان
backing store
انباره پشتیبان
banch wall
دیواره پشتیبان
backup file
پرونده پشتیبان
follow up
تدارکات پشتیبان
trailer
پشتیبان مهاجم
backing
پشتیبان پوشش
trailers
پشتیبان مهاجم
seconds
پشتیبان کمک
maintenance programmer
برنامه نویس پشتیبان
back
که یک باتری پشتیبان دارد
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
buttress
شمع پشتیبان دیوار
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
believer
[in something]
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
countermure
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
hypostasis
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
internal
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
times
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
timed
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
server
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
streamers
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
streamer
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
generations
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
transfers
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
abutments
تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
support
پشتیبان زیر برد زیر بری
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
virtual
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
inputted
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
initialling
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialed
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initials
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialing
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialled
از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
paging
فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
recature
پس گیری
lutation
گل گیری
luting
گل گیری
recapturing
پس گیری
scorification
کف گیری
skims
کف گیری
skimmed
کف گیری
skim
کف گیری
recapture
پس گیری
retractaion
پس گیری
recaptured
پس گیری
biases
سو گیری
recaptures
پس گیری
resumption
از سر گیری
monogyny
یک زن گیری
exorcism
جن گیری
exorcisms
جن گیری
bias
سو گیری
dewatering
اب گیری
catch
بل گیری
cavilled
خرده گیری
factorization
فاکتور گیری
measurement
اندازه گیری
modeling
سرمشق گیری
integration
انتگرال گیری
sternly
با سخت گیری
inarm
در اغوش گیری
interpolation
درون گیری
inarm
در بغل گیری
ingurgtation
فرا گیری
strictures
سخت گیری
stricture
سخت گیری
cavils
خرده گیری
monogyny
یک جفت گیری
blank experiment
ازمایش مچ گیری
exaction
سخت گیری
sampling
نمونه گیری
mensuration
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
cavil
خرده گیری
error correction
خطا گیری
module
اندازه گیری
caviled
خرده گیری
measurements
اندازه گیری
insuperability
دشوار گیری
caviling
خرده گیری
nitrification
ازت گیری
nitrification
نیتروژن گیری
gaging
اندازه گیری
amphimixis
جفت گیری
catch trial
کوشش مچ گیری
follow up
پی گیری کردن
bailment
امانت گیری
recruitment
توان گیری
recruitment
سرباز گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com