Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
wool of short staple
پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
Other Matches
flaxy filaments
رشته هایا الیاف کتان
worsted yarn
نخ پشمی
[نخ پشمی شانه شده مرتب]
invisible exports
فرستاده هایا صادرات نامحسوس
nodulation
تشکیل گره هایا غدههای ریز
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
page out
فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
thready
رشته رشته باصدای باریک
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
ulotrichous
دارای موهای شبیه پشم
strigose
دارای موهای زبر شیاردار
My hair is falling out.
موهای سرم دارند میریزند.
puberulent
پوشیده شده از موهای ریز
I'd like a shampoo for greasy hair.
من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
I'd like a shampoo for dry hair.
من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
grizzled
خاکستری رنگ دارای موهای سفید
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
trichomonad
جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
towhead
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
fluffs
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffing
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffed
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluff
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
fibrillation
رشته رشته سازی
threads
رشته رشته شدن
thread
رشته رشته شدن
fiberize
رشته رشته کردن
gorgon
یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
woolen
پشمی
lanate
پشمی
woollen
پشمی
woolen yarn
نخ پشمی
flocculose
پشمی
flocculous
پشمی
flocky
پشمی
lanose
پشمی
woolier
: لباس پشمی
wooliest
ژاکت پشمی
woolies
ژاکت پشمی
woolies
: لباس پشمی
woolier
ژاکت پشمی
wooled
جامه پشمی
woolly
ژاکت پشمی
woolie
ژاکت پشمی
woolly
: لباس پشمی
woolliest
ژاکت پشمی
woolie
لباس پشمی
camel hair
پارچهکلفتو پشمی
wooly
ژاکت پشمی
wooly
لباس پشمی
woollies
ژاکت پشمی
woollies
: لباس پشمی
woollier
ژاکت پشمی
woollier
: لباس پشمی
woolliest
: لباس پشمی
Berlin
کاموای پشمی و نر
woollen
پارچههای پشمی
wooliest
: لباس پشمی
tapestry yarn
نخ چهارلای پشمی
worsted
پارچه پشمی
drugget
گلیم پشمی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
shalloon
پارچه پشمی استری
wool
جامه پشمی نخ پشم
fur ruff
کلاه پشمی کت پارکا
draper
پارچه پشمی باف
drugget
پارچه پشمی زمخت
cardigans
ژاکت کش باف پشمی
cardigan
ژاکت کش باف پشمی
wools
جامه پشمی نخ پشم
dud
نوعی پارچه پشمی
woolen
پارچههای پشمی پشمینه
drapers
پارچه پشمی باف
kendal green
پارچه پشمی سبزرنگ
guernsey
لباس بافته پشمی
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
tuque
کلاه بافته پشمی زمستانی
Bolivia
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
dornick
نوعی پارچه پشمی وابریشمی
cassi mere
پارچه پشمی جناغی مردانه
caddis
لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddice
لباس مندرس نوعی نخ پشمی
balmoral
یکنوع نیم تنه پشمی
berets
کلاه گرد ونرم پشمی
beret
کلاه گرد ونرم پشمی
melton
نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
duffel
نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
jade
[پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
duffle
نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
noil
خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
pea jacket or coat
جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
serge
پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
fearnought
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
blazer
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazers
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
virgin wool
[پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sierra
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
petersham
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
raw wool
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
fall wool
پشم پاییزه
[پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan
یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
fiber
رشته
suites
رشته
filaments
رشته
suite
رشته
chain
رشته
chains
رشته
seriated
رشته رشته
reeve
رشته
filament
رشته
thread
رشته
sequence
رشته
artery
رشته
strand
رشته
strands
رشته
filaria
رشته
threads
رشته
ranges
رشته
ranged
رشته
catena
رشته
arteries
رشته
funicle
رشته
sequences
رشته
tatter
رشته رشته
coneatenation
رشته
ghaut
رشته
range
رشته
yarns
رشته
branch
رشته
branches
رشته
fields
رشته
fibres
رشته
fibre
رشته
unifilar
یک رشته
series
رشته
lines
رشته
yarn
رشته
line
رشته
string
رشته
fielded
رشته
train
رشته
trained
رشته
field
رشته
trains
رشته
sarcenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
hot-wiring
رشته حرارتی
commentaries
رشته یادداشت
quartermasters
سر رشته دار
hot-wired
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
quartermaster
سر رشته دار
string
رشته کردن
heater
رشته گرمساز
area
رشته
[دانشی]
commentary
رشته یادداشت
macaroni
رشته فرنگی
line
رشته بند
string
رشته خالی
ranged
رشته کوه
discipline
رشته علمی
lines
رشته بند
bit string
رشته بیتی
bit string
رشته ذرهای
disciplines
رشته علمی
bit stream
رشته ذره یی
barbicel
رشته باریک پر
disciplining
رشته علمی
alphabetic string
رشته الفبائی
field
رشته
[دانشی]
hot-wire
رشته حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
specialty
رشته اختصاصی
ranks
قطار رشته
vermicelli
رشته فرنگی
ridge
رشته تپه
speciality
رشته اختصاصی
ridges
رشته تپه
computing
رشته کامپیوتر
division
رشته
[دانشی]
spaghetti
رشته فرنگی
specialities
رشته اختصاصی
system
سلسله رشته
system
رشته دستگاه
heaters
رشته گرمساز
systems
سلسله رشته
systems
رشته دستگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com