Dictiornary-Farsi | پشم حلاجی نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
fleece	پشم حلاجی نشده


Other Matches

willy	ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
carding	حلاجی
batting	پنبه حلاجی شده
The ball is in your court. <idiom>	حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
carding brush	شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
unbowed	خم نشده
uncharged	پر نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
inextinct	نیست نشده
unbacked	رام نشده
inedited	منتشر نشده
non switched line	خط گزینه نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
inedited	چاپ نشده
increate	افریده نشده
unaccomplished	انجام نشده
unaccommodated	فراهم نشده
roughdry	اطو نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
untested <adj.>	تست نشده
tenantless	اشغال نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
the date was not specified	نشده بود
in sheets	صحافی نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncut	از هم جدا نشده
unclaimed	مطالبه نشده
unabated	کاسته نشده
unsung	خوانده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	سروده نشده
sightless	دیده نشده
uncut	قطع نشده
uncut	بریده نشده
unchanged	عوض نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
uncommitted	تقبل نشده
undisturbed	مختل نشده
unfulfilled	انجام نشده
unfulfilled	اجرا نشده
haggard	رام نشده
unseen	مشاهده نشده
unseen	مکشوف نشده
unasked	سوال نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
imperforate	منگنه نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
autochthonous	جابجا نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
in quires	صحافی نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unquestioned	بحث نشده
unquestioned	بررسی نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpublished	نشر نشده
unpublished	چاپ نشده
unguarded	حساب نشده
unguarded	حراست نشده
unearned	کسب نشده
unconnected	وصل نشده
wound less	زخمی نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
unworn	استعمال نشده
unlicked	لیسیده نشده
unleached	سفید نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexploded	منفجر نشده
undisiplined	تربیت نشده
undirected	هدایت نشده
undefined	تعریف نشده
undeeded	در سندقید نشده
uncoditioned	شرط نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
unworn	کهنه نشده
unwashed	شسته نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unstudied	مطالعه نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
unsight	دیده نشده
unshod	نعل نشده
unset	ثابت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaturate	اشباع نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unpremediated	تصور نشده
unpolished	پرداخت نشده
unnormalized	هنجار نشده
unbowed	سر کوب نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unread	خوانده نشده
outstanding	پرداخت نشده
outstanding	تصفیه نشده
outstanding	وصول نشده
outstanding	واریز نشده
virgin	استفاده نشده
virgins	استفاده نشده
unverified <adj.>	تست نشده
outstandingly	واریز نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unadulterated	مخلوط نشده
outstandingly	پرداخت نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstandingly	وصول نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unbroken	رام نشده
unsettled	تصفیه نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
opens	واریز نشده
opened	واریز نشده
open	واریز نشده
unfinished	تمام نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
uncounted	شمرده نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
vacant	اشغال نشده
unoccupied	اشغال نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
undetected	کشف نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
inexact	درست نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
inviolate	نقض نشده
unattached	توفیق نشده