Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
cable suspension bridge
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
Other Matches
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
rope chaff
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
wire cloth
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
paradoxically
چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
king's peg
نوشابهای که از شامپانی وکنیاک درست شده باشد
paradoxicality
چگونگی سخنی که درفاهرمهمل ودرمعنی درست باشد
melodramatist
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
figures
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figuring
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
green bice
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
neither nor function
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denial
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denials
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
joint denial
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
fallacy of composition
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
identity
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identities
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
fudged
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
non rotating wire rope
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
branches of production
رشتههای تولید
pyramidal tracts
رشتههای هرمی
throwing events
رشتههای پرتابی
commissural fibres
رشتههای عصبی رابط
spun yarn
نخ تابیده
lisle
نخ تابیده
twisty
تابیده
whipcord
نخ تابیده
yarns
نخ تابیده
yarn
نخ تابیده
flocculate
بصورت رشتههای انبوه و کرکداردراوردن
fibrillation
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
interdisciplinary
مربوط به رشتههای مختلف علمی
rice
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
twisting
نخ یا ریسمان تابیده
twist
نخ یا ریسمان تابیده
hard laid
سفت تابیده
soft laid
نرم تابیده
twists
نخ یا ریسمان تابیده
worsted
پشم تابیده
organzine
ابریشم تابیده
twice laid
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
asbestos
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
abiston
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
grids
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fibre optics
وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
stranded wire
سیم بهم تابیده
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
reflected light
نور باز تابیده
red coals
زغال سرخ یا تابیده
torsade
یراق یا ریسمان تابیده
crewel
نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
convoluted
بهم تابیده حلقوی
cable suspension bridge
پل معلق با سیم تابیده
hand spun
نخ تابیده با دست
[دستریس]
false
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
whipcord
پارچه محکم ودارای نخ تابیده
whipping
نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
pageboy
موی بلند و نوک تابیده
pageboys
موی بلند و نوک تابیده
marlinespike
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
hemstitch
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
guilloche
ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
cont line
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
string
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
interlacing band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
interlacement band
[آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
bytes
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
byte
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
guilloche
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
universal
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
judiciousness
قضاوت درست تشخیص درست
wiry
سیمی
stringed
سیمی
USART
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hawsers
طناب سیمی
open wire line
خط سیمی هوایی
hawser
طناب سیمی
open wire line
خط سیمی لخت
wire netting
تور سیمی
stringed instruments
سازهای سیمی
greyhounds
غربال سیمی
greyhound
غربال سیمی
three wire generator
دینام سه سیمی
three wire system
دستگاه سه سیمی
tightwire
طناب سیمی
netting
تور سیمی
wire beater
همزن سیمی
lang's lay wire rope
طناب سیمی یک سو
backstop
حصار سیمی
cable
طناب سیمی
cabled
طناب سیمی
wirework
کارهای سیمی
wire ropes
طنابهای سیمی
netting
شبکه سیمی
wire core
مغزی سیمی
wire drag
لاروب سیمی
wire gauze
توری سیمی
wire hinge
لولای سیمی
wire rope
طناب سیمی
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
be the spitting image of someone
<idiom>
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
phantomed cable
کابل چهار سیمی
beach matting
تور سیمی ساحلی
sarrated wire rope
طناب سیمی دندانهای
quadded cable
کابل چهار سیمی
plated wire memory
حافظه سیمی اندوده
griddles
غربال سیمی کارگران
griddle
غربال سیمی کارگران
phantom circuit
مدار چهار سیمی
wire netting
بافت توری سیمی
magnetic wire recording
ضبط صوت سیمی
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
single yarn
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
string band
دسته موزیک سازهای سیمی
phantoplex telegraphy
تلگراف چهار سیمی مرکب
screening, screenings
تور سیمی نصب کردن
screens
تور سیمی نصب کردن
screen
تور سیمی نصب کردن
screened
تور سیمی نصب کردن
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
cord
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cords
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screening, screenings
تور سیمی پنجره توری دار
screens
تور سیمی پنجره توری دار
screen
تور سیمی پنجره توری دار
wired glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
wire glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
omnibus wire
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screened
تور سیمی پنجره توری دار
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
headstay
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
viola d'amore
ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
trommel
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
vocal cords
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
staple
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
DC
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
aluminum wool
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
screens
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com