English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
Other Matches
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
quays سکوی بارگیری
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
preload loading بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
unit loading بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
back haul بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
embarkation order دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
endurance loading بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
combat loading بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
testing stand سکوی ازمایش
artillery mount سکوی توپخانه
artillery mount سکوی نصب
projectile flat سکوی گلوله
bema سکوی خطابه
seats سکوی استقرار
platform سکوی شیرجه
platforms سکوی شیرجه
median سکوی وسط
median سکوی میانی
stanchion سکوی استقرار
bench سکوی کوهستانی
benches سکوی کوهستانی
seat سکوی استقرار
boarded سکوی شیرجه
board سکوی شیرجه
soft missile base سکوی بی حفاظ
seated سکوی استقرار
pallets سکوی بار
starting block سکوی شروع
starting platform سکوی شروع
pallet سکوی بار
berm سکوی شیب بر
flight platform سکوی پرواز
launcher سکوی پرتاب
jumping hill سکوی پرش
pedestal سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
pedestals سکوی اتش
staging سکوی کار
entablement سکوی مجسمه
decks سکوی موتور
deck سکوی موتور
decked سکوی موتور
cavalier سکوی نگهبانی
back berm سکوی پایه
channelising island سکوی جداساز
military platform سکوی نظامی
pedestal سکوی تیر
platform 3 سکوی شماره 3
shelf سکوی کوهستانی
central reserve سکوی میانی
central reserve سکوی وسط
launching site سکوی پرتاب موشک
pads سکوی پرتاب رسانگر
bema سکوی وعظ درکلیسا
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
low board سکوی یک متری شیرجه
channelising island سکوی هدایت کننده
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
inside berm سکوی شیببر درونی
high board سکوی شیرجه 3 متری
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
hard base سکوی پرتاب مستحکم
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
thwarts سکوی نشیمن قایق
railhead سکوی راه اهن
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
pad سکوی پرتاب رسانگر
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
decks سکوی جلوی تانک
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
decked سکوی جلوی تانک
blast برخاستن از سکوی پرتاب
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
launching pad سکوی پرتاب موشک
railway end پل سکوی راه اهن
ambo میز [سکوی] خطابه
ambon میز [سکوی] خطابه
deck سکوی جلوی تانک
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
platform سکوی ایستگاه راه آهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
stowage بارگیری
shipping بارگیری
burdening بارگیری
loading bridge پل بارگیری
loading بارگیری
well deck پل بارگیری
material handling bridge پل بارگیری
charging بارگیری
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
loading station ایستگاه بارگیری
plimsol mark مارک بارگیری
well deck عرشه بارگیری
loading scale مقیاس بارگیری
plimsol mark علایم بارگیری
point of loading نقطه بارگیری
pre loading بارگیری اولیه
stowage بارگیری و باراندازی
frequency loading بارگیری فرکانسی
roll on/roll off بارگیری- تخلیه
Loading and unloading. بارگیری وتخلیه
pick up and delivery بارگیری و تحویل
pallete کفه بارگیری
loading site محل بارگیری
loading point نقطه بارگیری
loading facilities وسایل بارگیری
loading diagram دیاگرام بارگیری
loading chart جدول بارگیری
loading bucket سطل بارگیری
loading table جدول بارگیری
loading apron نوار بارگیری
loading time زمان بارگیری
load lines علایم بارگیری
load factor ضریب بارگیری
magnetic loading بارگیری مغناطیسی
on berth ناوحاضربه بارگیری
pack saddle زین بارگیری
line charging capacity فرفیت بارگیری خط
charging berth اسکله بارگیری
carburizing pot فرف بارگیری
loads فرفیت بارگیری
aprons محوطه بارگیری
deadweight تناژ بارگیری
apron محوطه بارگیری
loads بارگیری کردن
roll-on/roll-off بارگیری- تخلیه
loading فرفیت بارگیری
stow بارگیری کردن
loads بارگیری مهمات
charging wharf اسکله بارگیری
charging car واگن بارگیری
charging crane جرثقیل بارگیری
stowing بارگیری کردن
commercial loading بارگیری تجارتی
stowed بارگیری کردن
pallet کفه بارگیری
cargo net تور بارگیری
pallets کفه بارگیری
load فرفیت بارگیری
laden بارگیری شده
embarkation table جدول بارگیری
stows بارگیری کردن
embarkation area محوطه بارگیری
line charging current جریان بارگیری خط
bucket charging بارگیری با سطل
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
load بارگیری کردن
download بارگیری پایین
bulk loading بارگیری در مخازن
load بارگیری مهمات
accumulator charge بارگیری اکومولاتور
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
bulk loading بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk load method روش بارگیری با بارقوال
cargo plan طرح بارگیری ناو
cargo port دریچه بارگیری ناو
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
loading space فضای قابل بارگیری
charge and discharge محل بارگیری و باراندازی
loading plan طرح بارگیری خودرو
ingot charging crane جراثقال بارگیری شمش
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
stevedore بارگیری وباراندازی کردن
stevedores بارگیری وباراندازی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com