English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
Other Matches
ferriferous دارای مواد اهنی
club car واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
grates باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
staging اسکلت
skeletons اسکلت
carcasses اسکلت
carcass اسکلت
carcse اسکلت
carcass اسکلت
skeleton اسکلت
carcases اسکلت
airframe اسکلت هواپیما
carcase اسکلت فلزی
framework اسکلت خرپا
centering اسکلت چوبی
chassis اسکلت کالبد
atomy اسکلت انسان
carcassing اسکلت سازی
cracassing اسکلت سازی
frameworks اسکلت خرپا
truss bridge پل اسکلت فلزی
frame منطق اسکلت
cross-rail اسکلت چوبی
structure ساختمان اسکلت فلزی
structuring ساختمان اسکلت فلزی
building steel lathing اسکلت فلزی ساختمان
structures ساختمان اسکلت فلزی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
pawn structure ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
carcase استخوان بندی اسکلت ساختمان
structural steel work اسکلت بندی فلزی ساختمان
belt frame اسکلت محیطی بدنه هواپیما
stonewall formation اسکلت پیادهای دیوار سنگی
hull بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
timber dam سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
foundation اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
ferrous اهنی
gratling کف اهنی
ferrugineous اهنی
ferruginous اهنی
graters پنجره اهنی
ferreous اهنی رنگ
grated قفس اهنی
hood کلاه اهنی
rand تسمهء اهنی
martel de fer چکش اهنی
helmets کلاه اهنی
gavelock اهرم اهنی
hoop iron تسمه اهنی
an iron nail میخ اهنی
an iron bar میله اهنی
girder iron تیر اهنی
steel helmet کلاه اهنی
helmet کلاه اهنی
graters شبکه اهنی
grater پنجره اهنی
grater شبکه اهنی
gratings چارچوب اهنی
furniture ابزار اهنی
grating چارچوب اهنی
grated میلههای اهنی
grates قفس اهنی
bar میله اهنی
grates میلههای اهنی
grate میلههای اهنی
ironware فروف اهنی
iron plate ورق اهنی
ironstone کانی اهنی
iron barrel بشکه اهنی
hoods کلاه اهنی
bars میله اهنی
grate قفس اهنی
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
girth بست اهنی وچرمی
flitched beam تیر چوب اهنی
girths بست اهنی وچرمی
plowhead میله اهنی گاواهن
iron core choke پیچک با هسته اهنی
steel helmet کلاه خود اهنی
iron core transformer مبدل با هسته اهنی
surface plate تراز فلزی یا اهنی
iron core coil پیچک با هسته اهنی
girder armature ارمیچر تیر اهنی
nonferrous بدون مواد اهنی
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
staple گیره کاغذ بست اهنی
graniteware فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
gauntlet دستکش اهنی دعوت بمبارزه
helmet liner استرکلاه اهنی یا کلاه خود
stapling گیره کاغذ بست اهنی
stapled گیره کاغذ بست اهنی
caliper پرگار اهنی اندازه گیر
to lay down a railway ساختمان راه اهنی را اغازکردن
gauntlets دستکش اهنی دعوت بمبارزه
wedged چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedge چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging چوب اهنی ویژه ضربه برشی
goffer اهنی که باان توری راچین میدهند
dumb bell میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
centerboard تیر یا صفحه اهنی میان قایق
skewer سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewered سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewering سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewers سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
iron boot کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
jacob's staff چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
gangplow گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
waffle کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffles کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
granger road راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
mashy نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
quoit نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
elevate railway راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
ground section بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
electro magnet اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
wrought اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
irons چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
ironed چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
iron چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
odoriferous دارای بو
glochidiate دارای مو
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
three-legged دارای سه پا
fraught with دارای
iodic دارای ید
salaried دارای حقوق
titlist دارای عنوان
palmy دارای نخل
formal دارای فکر
tintinnabulary دارای طنین
tinctorial دارای ته رنگ
tinct دارای ته رنگ
knock kneed دارای زانوی کج
splash دارای ترشح
intercommunicate دارای مراوده
instinct with force دارای زور
insectile دارای حشره
synonymous دارای تشابه
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
nucleate دارای هسته
ledgy دارای طاقچه
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
elective دارای حق انتخاب
lean to دارای چارطاقی
isometrics دارای یک میزان
isometric دارای یک میزان
invested with power دارای اختیار
splashes دارای ترشح
splashing دارای ترشح
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
overlapping دارای اشتراک
syntonic دارای بسامدمشابه
bodily دارای بدن
divan دارای دوفرفیت
innervate دارای پی کردن
divans دارای دوفرفیت
swell butted دارای ته گنده
bifocal دارای دو کانون
bifocals دارای دو کانون
of that ilk دارای همان جا
isogenous دارای یک منبع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com