Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (8 milliseconds)
English
Persian
signal bridge
پل مخابرات ناو
Search result with all words
communications
ارتباط و مخابرات
panel
پرده شبکه مخابرات
panel
پرده مخابرات
panels
پرده شبکه مخابرات
panels
پرده مخابرات
teleprinter
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinters
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
رسته مخابرات
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signaled
رسته مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
رسته مخابرات
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
telecommunications
مخابرات تلگرافی
communication
مخابرات
communication
ارتباط و مخابرات
strangle
در مخابرات یعنی دستگاه
transmission
مخابره مخابرات
transmission
مخابرات ارسال
transmissions
مخابره مخابرات
transmissions
مخابرات ارسال
intercom
مخابرات داخلی
intercoms
مخابرات داخلی
intercept
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepted
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepting
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepts
نفوذکردن در شبکه مخابرات
radiograph
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiographs
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
communication center
مرکز مخابرات
communication chief
رئیس مخابرات یکان
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication engineer
مهندس مخابرات
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
communication receiver
گیرنده مخابرات
communication technician
تکنیسین مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
communication theory
تئوری مخابرات
cryptocompromise
تولید خطر برای مخابرات رمز
cryptofacility
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
data link
محور مخابرات
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
electric communication
مخابرات
G.
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
helio
ایینه ویژه مخابرات
intercommunication
مخابرات داخلی یکان
interphone
مخابرات داخلی
lights out
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
loran
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
marking panel
پرده مخابرات
master station
پست اصلی مخابرات
panel code
کد پرده مخابرات
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
radiographic
مخابرات رادیویی
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
signal axis
محور مخابرات
signal center
مرکز مخابرات
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal corps
رسته مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
signal panel
پرده مخابرات
spring loaded
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
standing operating procedures
روش جاری مخابرات
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
telecommunication network
شبکه مخابرات
telecommunication technique
تکنیک مخابرات
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
teletypewriter
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
subscriber line
خط مشترک
[مخابرات]
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com