Dictiornary-Farsi | پمپ تزریق سوخت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (10 milliseconds)

English	Persian
injector pump	پمپ تزریق سوخت


Search result with all words

air metering force	نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
fuel injection system	سیستم تزریق سوخت
fule injection	تزریق سوخت
injector	وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
Other Matches

hypodermic injection	تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
central refueling provisions	سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
combustion starter	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant	سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomisers	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges	جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizer	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers	سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ullage	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips	باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
intinction	تزریق
injections	تزریق ها
transfusions	تزریق
transfusion	تزریق
low level injection	تزریق کم
infusions	تزریق
sprays	تزریق
infusion	تزریق
spraying	تزریق
sprayed	تزریق
spray	تزریق
mud grouting	تزریق گل
mud injection	تزریق گل
injection	تزریق
jab [British] [colloquial]	تزریق
shot	تزریق
injective function	تزریق
jab [colloquial]	تزریق
shots	تزریق
chemical grouting	تزریق شیمیایی
chemical injection	تزریق شیمیایی
clay grouting	تزریق خاک رس
perfuse	تزریق کردن
injection capacity	فرفیت تزریق
perfusion	تزریق وریدی
blast injection engine	موتور تزریق دم
pilot injection	تزریق مقدماتی
immit	تزریق کردن
spartter	تزریق کننده
grouting gallery	دالان تزریق
injection efficiency	بازده تزریق
metal spraying	تزریق فلزی
spray	تزریق کردن
injector valve	سوپاپ تزریق
inspirator	تزریق کننده
intake well	چاه تزریق
injector	الت تزریق
injector	تزریق کننده
injection point	نقطه تزریق
injection of money	تزریق پول
injection level	سطح تزریق
injection grid	شبکه تزریق
cement grouting	تزریق سیمان
sprays	تزریق کردن
chemical consolidation	تزریق شیمیایی
sprayed	تزریق کردن
grouting galleries	مجاری تزریق
syringes	تزریق کردن
spary gun	تلمبه تزریق
injected	تزریق کردن
injecting	تزریق کردن
blanket grouting	تزریق سطحی
drilled grout hole	چاه تزریق
injects	تزریق کردن
spraying	تزریق کردن
vaccinophobia	تزریق هراسی
drilled grout hole	سوراخ تزریق
gas injection	تزریق بنزین
guns	دستگاه تزریق
gun	دستگاه تزریق
grout hole	چاه تزریق
grout curtain	پرده تزریق
syringe	تزریق کردن
spartter loss	تلف تزریق
spary gun	پیستوله تزریق
inject	تزریق کردن
grout hole	سوراخ تزریق
transfusions	رسوخ تزریق خون
grouting	تزریق دوغاب سیمان
flame spray	تزریق کردن شعلهای
transfusion	رسوخ تزریق خون
iodize	یود تزریق کردن
hypodermics	تزریق زیر جلدی
jetting tube	لوله تزریق در حفاری
hypodermic	تزریق زیر جلدی
injection timing	تنظیم مقدار تزریق
gas injection method	روش تزریق گاز
grouted alluvium	ابرفت تزریق شده
needled	با سوزن تزریق کردن
needle	با سوزن تزریق کردن
hypo	تزریق زیر جلدی
petrol injection pump	پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor	موتور تزریق بنزینی
concrete gun	دستگاه تزریق بتن
injection	داروی تزریق کردنی
grease injector	تزریق کننده گریس
metal spray gun	تلمبه تزریق فلز
airless solid injection	تزریق بدون کمپرسور
needles	با سوزن تزریق کردن
needling	با سوزن تزریق کردن
blast furnace gun	وسیله تزریق کوره بلند
grout stop	اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
hypo	سوزن تزریق زیر جلدی
transfusible	قابل تزریق در جسم دیگری
throwin	در دنده انداختن تزریق کردن
transfuse	رسوخ یافتن در تزریق کردن در
transfusable	قابل تزریق در جسم دیگری
mainlined	مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
wet take off	برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
mainline	مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hyodermic needle	سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
shoot up <idiom>	مواد را از راه تزریق مصرف کردن
hypodermic	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlines	مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining	مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
low level injection efficiency	ضریب بهره تزریق در سطح پایین
hypodermics	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
injection engine	ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection	تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
wet rating	توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection	تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain	لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize	الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill	ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine	ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
dissimilation	سوخت
propellant	سوخت
propellants	سوخت
gasoline	سوخت
fueled	سوخت
fuelled	سوخت
combustion	سوخت
fuels	سوخت
fuel	سوخت
catabolism	سوخت
firing	سوخت
power fuel	سوخت
burner frame	سوخت
fuelling	سوخت
stoker	سوخت
carburator	سوخت رسان
fuel storage	انبار سوخت
fire teazer	سوخت انداز
firer	سوخت انداز
domestic fuel	سوخت خانگی
chemical fuel	سوخت شیمیایی
colloidal propeller	سوخت کلوئیدی
The house burned down .	خانه سوخت
feed tank	مخزن سوخت
fule pump	تلمبه سوخت
fuel air pump	بوستر سوخت
fule pump	پمپ سوخت
stoker	سوخت انداز
ion burn	یون سوخت
solid propellant	سوخت جامد
rocket fuel	سوخت موشک
rocket fuel	سوخت راکت
raw fuel	سوخت خام
oil firing	سوخت روغنی
motor fule	سوخت موتوری
metabolical	سوخت وسازی
liquid propellant	سوخت مایع
liquid fuel	سوخت مایع
fuel tap	شیر سوخت
fuel tank	مخزن سوخت
fuel consumption	مصرف سوخت
fuel economy	اقتصاد سوخت
fuel engineering	مهندسی سوخت
fuel filter	صافی سوخت
fuel gas	سوخت گازی
fuel grade	درجه سوخت
fuel injection	سوخت رسانی
fuel manifold	چندراهی سوخت
fuel meter	سوخت سنج
fuel pump	پمپ سوخت
gas fuel	سوخت گازی
it excited my pity	دلم سوخت
refueling	سوخت گیری
atomizers	سوخت پاش
fossil fuels	سوخت سنگوارهای
tanker	مخزن سوخت
tankers	مخزن سوخت
stoke	سوخت ریختن در
stoked	سوخت ریختن در
stokes	سوخت ریختن در
fueling	سوخت گیری
feeder	سوخت رسان
feeders	سوخت رسان
burner	سوخت پاش
atomisers	سوخت افشان
atomisers	سوخت پاش
atomizer	سوخت افشان
atomizer	سوخت پاش
atomizers	سوخت افشان
octane	سوخت ماشینی
stoking	سوخت ریختن در
metabolic	سوخت و سازی
firemen	سوخت انداز