English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
Other Matches
naturally aspirated engine موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
cockpits کابین خلبان
cockpit کابین خلبان
cartridge actuated device وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
manual pinion shift استارت دستی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
partial pressure [فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
piston engine موتور پیستونی
reciprocating engine موتور پیستونی
starting motor موتور استارت
wet sump تشتک موتور پیستونی
piston blowing engine موتور دمنده پیستونی
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
starting pressure فشار استارت
air start استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
best economy mixture نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
pilot's trace کالک دستی خلبان
vee engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
v engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cartridge starter سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
stellite الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
broad arrow engine موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
compression pressure فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
sailplaner خلبان هواپیمای بی موتور
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
boost charge ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
air cooled engine موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
zero lash شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
sky surfer هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
cut-out روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cut-outs روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
fuelling سوخت موتور
fueled سوخت موتور
fuel سوخت موتور
fuels سوخت موتور
fuelled سوخت موتور
diesel fuel oil filter صافی سوخت موتور دیزل
jet a سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
starters وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
primary hypertension افزایش اولیه فشار خون
engine pressure ratio نسبت فشار موتور
feed stock مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
thrusts فشار موتور نیروی پرتاب
thrusting فشار موتور نیروی پرتاب
thrust فشار موتور نیروی پرتاب
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
take a strain وارد کردن فشار به طناب
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
wake up کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
flameout متوقف ساختن موتور هواپیما
To deliver (strike ) a blow . ضربه وارد ساختن
scareup فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
ingrate تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
drawbar pull فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش
scissors سگک از رو که فشار زیاد به کمر وارد می اورد
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
ingestion وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
joule kelvin effect انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
replenishing phase بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
typematic هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
pascal فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
copilot کمک خلبان خلبان دوم
burners وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
aviation snips قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
pascal's law هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
best power mixture نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
brake specific fuel consumption مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
central refueling provisions سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
presumptive address آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
gill type flap فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
bipropellant سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
state chicken در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
marker کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
markers کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomisers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
reset برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
cross stroke فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
manual دستور رزمی دستی سیستم دستی
recriminate اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
modes وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
to push for an answer [in reference to something] برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
ignition over voltage فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
boost control سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
to set a poem to music اهنگ برای شعری ساختن
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
baseplate پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
landing wires سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
intermediate contingency قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
attacked فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
webbing نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
cabin supercharger کوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
barrier material مواد لازم برای ساختن موانع
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
cracking وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
autos توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
thrusts فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
clicked صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
thrusting فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
click صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
cabin blower در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
clicks صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
oxygen bottle محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
poke check فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
pull the pace جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
thrust فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
differential spoilers اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
starter استارت
recorder وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
buckhorn استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house). این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
reciprocating compressor کمپرسور پیستونی
plunger pump پمپ پیستونی
plunger magnet مغناطیس پیستونی
piston pump پمپ پیستونی
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
sprint start استارت نشسته
starting battery باتری استارت
auto starter استارت خودکار
false start استارت کاذب
start button تکمه استارت
standing start استارت ایستاده
false starts استارت کاذب
ignition battery باتری استارت
starting current امپر استارت
crouch start استارت نشسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com