Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (4 milliseconds)
English
Persian
take sanctuary
پناهنده شدن به اماکن مقدسه
Other Matches
palmer
زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند
sacred places
اماکن متبرکه
off limits
اماکن ممنوعه برای نظامیان
impresario
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresarios
مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
sacred books
کتب مقدسه
sacrilege
سرقت ازاماکن مقدسه
sacrilege
سرقت اشیاء مقدسه
pilgrimage
زیارت اعتاب مقدسه سفر
pilgrimages
زیارت اعتاب مقدسه سفر
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
lection
درس یا ایات منتخبه از کتب مقدسه
refugees
پناهنده
refugee
پناهنده
immigrants
پناهنده
internee
پناهنده
internees
پناهنده
immigrant
پناهنده
fugitives
پناهنده
defector
پناهنده
fugitive
پناهنده
defectors
پناهنده
to shelter oneself
پناهنده شدن
refugees
پناهنده سیاسی
refugee travel document
گذرنامه پناهنده
economic refugee
پناهنده اقتصادی
refugee's travel document
گذرنامه پناهنده
fugitiveness
پناهنده یا فراری
displaced persons
اشخاص پناهنده
refugee
پناهنده سیاسی
shelters
پناهنده شدن
sheltering
پناهنده شدن
sheltered
پناهنده شدن
shelter
پناهنده شدن
interned
پناهنده جنگی
take reffuge
پناهنده شدن
recognized refugee
پناهنده قبول شده
to seek refuge
پناه بردن پناهنده شدن
asylee
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
person entitled to asylum
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
recognized asylum seeker
پناهنده سیاسی
[که درخواستش را پذیرفته باشند]
environmental refugee
پناهنده محیط زیستی
[بوم شناسی ]
[سیاست]
clientship
حالت پاسمت کسیکه بدیگری پناهنده شده یا اوراوکیل خودکرده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com