Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (29 milliseconds)
English
Persian
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Other Matches
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
swob
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
To open somebodys eyes to something.
چشم وگوش کسی را باز کردن
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
To glean information . To nose around .
سر وگوش آب دادن
tallow
پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
willowware
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
marquetry
تزئین باچوب وگوش ماهی
marqueterie
تزئین باچوب وگوش ماهی
bay
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
gin
پنبه را پاک کردن
gins
پنبه را پاک کردن
scutch
پنبه زنی کردن پهن کردن
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
to listen with rapt attention
با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
lotions
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion
محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
willy
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
shingle
توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
to scramble for something
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
cotton yarn
نخ پنبه
collodion
پنبه
carder
پنبه زن
cottons
پنبه
cotton
پنبه
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
crunch
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
bullies
پهلوان پنبه
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
cotton plant
بوته پنبه
asbestos
پنبه نسوز
cotton plant
درخت پنبه
asbestos
پنبه کوهی
asbestus
پنبه نسوز
asbestus
پنبه کوهی
asbestus
سنگ پنبه
cork
چوب پنبه
abiston
پنبه نسوز
bully
پهلوان پنبه
bullied
پهلوان پنبه
cotton wool
لایی پنبه
oxide zine
پنبه روی
corks
چوب پنبه
stopper
چوب پنبه
cotton wool
پنبه لایی
bravado
پهلوان پنبه
stoppers
چوب پنبه
bullying
پهلوان پنبه
floers of zinc
پنبه روی
abiston
پنبه کوهی
cash crops
پنبه وتنباکو
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
floss
پنبه ابریشمی
miuntain flax
سنگ پنبه
paper tiger
پهلوان پنبه
cotton waste
ضایعات پنبه
cotton seed
تخم پنبه
nitro cotton
باروت پنبه
miuntain flax
پنبه کوهی
guncotton
باروت پنبه
feeding cloth
پنبه رسان
phellem
چوب پنبه
Egyptian cotton
پنبه مصری
pyrocotton
پنبه باروتی
lint
ضایعات پنبه
pyrocellulose
پنبه باروتی
cards
پنبه زنی
paper tigers
پهلوان پنبه
cottonseed
پنبه دانه
cottonseed
تخم پنبه
pod
قوزه پنبه
pods
قوزه پنبه
cotton seed
پنبه دانه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
floated
چوب پنبه
cotton plantation
پنبه زار
floats
چوب پنبه
asbeston
پنبه نسوز
bobber
چوب پنبه
cotton plantation
پنبه کاری
card
پنبه زنی
float
چوب پنبه
earth flax
پنبه کوهی
rock cork
پنبه کوهی
bunged
چوب پنبه بشکه
bunging
چوب پنبه بشکه
stopper
باچوب پنبه بستن
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
loggerhead
نوعی افت پنبه
kapok
چوب پنبه سبک
stoppers
باچوب پنبه بستن
bungs
چوب پنبه بشکه
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
corked
چوب پنبه دار
bung
چوب پنبه بشکه
batting
پنبه حلاجی شده
comber
ماشین پنبه زنی
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
maco
پنبه درجه یک مصری
asbestine
مانند پنبه نسوز
cork oak
درخت چوب پنبه کش
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint
لحاف پنبه دار
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
ginning
پنبه پاک کنی
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
gin
ماشین پنبه پاک کنی
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
gins
ماشین پنبه پاک کنی
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
etcaetera
وغیره
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com