Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
maco
پنبه درجه یک مصری
Other Matches
Egyptian cotton
پنبه مصری
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
sacred ibis
لک لک مصری
egyptian
مصری
egyptianize
مصری
hamite
مصری
sistrum
عود مصری
Egyptian architecture
معماری مصری
sycamore
انجیر مصری
pontic bean
باقلای مصری
sycamores
انجیر مصری
hyssop
زوفای مصری
galingale
خولنجان مصری
egyptian architecture
معماری مصری
wild parsmip
شقاقل مصری
dyeweed
مینای مصری
iceneumon
موش مصری
balsam oil
روغن مصری
pyracantha
خار مصری
neophron
کرکس سفید مصری
Egyptian gorge
ابزار گچ بری مصری
sothic year
سال خورشیدی مصری
hermetic
وابسته به هرمس مصری کیمیایی
galanga
خولنجان مصری ریشه جوز
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
lotus
[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
cotton yarn
نخ پنبه
carder
پنبه زن
cottons
پنبه
cotton
پنبه
collodion
پنبه
earth flax
پنبه کوهی
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
pod
قوزه پنبه
pods
قوزه پنبه
bobber
چوب پنبه
paper tigers
پهلوان پنبه
cotton plantation
پنبه کاری
bullied
پهلوان پنبه
bullies
پهلوان پنبه
bully
پهلوان پنبه
bullying
پهلوان پنبه
cotton seed
پنبه دانه
lint
ضایعات پنبه
rock cork
پنبه کوهی
pyrocotton
پنبه باروتی
pyrocellulose
پنبه باروتی
cottonseed
تخم پنبه
stopper
چوب پنبه
stoppers
چوب پنبه
floss
پنبه ابریشمی
cottonseed
پنبه دانه
cash crops
پنبه وتنباکو
cotton plant
بوته پنبه
cotton plant
درخت پنبه
cotton plantation
پنبه زار
cotton seed
تخم پنبه
asbestos
پنبه نسوز
cotton waste
ضایعات پنبه
asbestos
پنبه کوهی
phellem
چوب پنبه
cotton wool
پنبه لایی
abiston
پنبه کوهی
cork
چوب پنبه
feeding cloth
پنبه رسان
miuntain flax
پنبه کوهی
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
float
چوب پنبه
cotton wool
لایی پنبه
abiston
پنبه نسوز
floers of zinc
پنبه روی
oxide zine
پنبه روی
corks
چوب پنبه
floated
چوب پنبه
floats
چوب پنبه
asbestus
سنگ پنبه
bravado
پهلوان پنبه
asbestus
پنبه نسوز
guncotton
باروت پنبه
asbestus
پنبه کوهی
nitro cotton
باروت پنبه
miuntain flax
سنگ پنبه
asbeston
پنبه نسوز
card
پنبه زنی
paper tiger
پهلوان پنبه
cards
پنبه زنی
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
bungs
چوب پنبه بشکه
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
pourpoint
لحاف پنبه دار
comber
ماشین پنبه زنی
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
loggerhead
نوعی افت پنبه
corked
چوب پنبه دار
cork oak
درخت چوب پنبه کش
kapok
چوب پنبه سبک
ginning
پنبه پاک کنی
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
bung
چوب پنبه بشکه
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
bunged
چوب پنبه بشکه
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
bunging
چوب پنبه بشکه
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
gins
پنبه را پاک کردن
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
asbestine
مانند پنبه نسوز
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
stopper
باچوب پنبه بستن
gin
پنبه را پاک کردن
batting
پنبه حلاجی شده
stoppers
باچوب پنبه بستن
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
gin
ماشین پنبه پاک کنی
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
gins
ماشین پنبه پاک کنی
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
swob
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
drafting
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
corks
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
scutch
پنبه زنی کردن پهن کردن
cork
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
proportions
درجه
proportion
درجه
rate
درجه
title
درجه
rank
درجه
titles
درجه
ranks
درجه
ranked
درجه
run of the mine
بی درجه
top hole
درجه یک
second-rate
درجه دو
high-class
درجه یک
second rate
درجه دو
rates
درجه
topnotch
درجه یک
tophole
درجه یک
length
درجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com