English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (10 milliseconds)
English Persian
asbestos پنبه نسوز
abiston پنبه نسوز
asbeston پنبه نسوز
asbestus پنبه نسوز
Search result with all words
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
asbestine مانند پنبه نسوز
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
fire clay گل نسوز
fireproof نسوز
fire proof نسوز
heat proof نسوز
incombustible نسوز
fire resistant نسوز
refractory نسوز
refractory mortar ملاط نسوز
refractory cement سیمان نسوز
refractory oxide اکسید نسوز
fire clay خاک نسوز
fireproof paint رنگ نسوز
refractory material ماده نسوز
fireproof cement سیمان نسوز
neutral brick اجر نسوز
refractory enamel لعاب نسوز
refractory coating پوشش نسوز
refractory brick اجر نسوز
refractory clay خاک نسوز
asbestos kit لباس نسوز
mica طلق نسوز
fire door درب نسوز
fire doors درب نسوز
firebrick اجر نسوز
firebricks اجر نسوز
fire brick اجر نسوز
amiantus پنبهء نسوز
fireclay خاک نسوز
fearnought suit لباس نسوز
amianthus پنبهء نسوز
asbestos kit کیف لباس نسوز
plasma plating نشاندن پوشش نسوز
plastic refractory clay گل نسوز چسب دار
silica brick اجر نسوز سیلیکاتی
refractory ماده ساختمانی نسوز
refractory سرسخت جسم نسوز
bunk covers روکش نسوز تختخواب
asbestos insulated wire سیم با روکش نسوز
mica تلق نسوز شیشه معدنی
ganister مخلوط کوارتز و خاک نسوز
gannister مخلوط کوارتز و خاک نسوز
cottons پنبه
cotton yarn نخ پنبه
collodion پنبه
carder پنبه زن
cotton پنبه
asbestus پنبه کوهی
feeding cloth پنبه رسان
rock cork پنبه کوهی
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed پنبه دانه
cotton seed تخم پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
cottonseed تخم پنبه
cottonseed پنبه دانه
earth flax پنبه کوهی
pyrocotton پنبه باروتی
pyrocellulose پنبه باروتی
phellem چوب پنبه
miuntain flax سنگ پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
floers of zinc پنبه روی
oxide zine پنبه روی
nitro cotton باروت پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
paper tigers پهلوان پنبه
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
floss پنبه ابریشمی
Egyptian cotton پنبه مصری
guncotton باروت پنبه
asbestos پنبه کوهی
stopper چوب پنبه
stoppers چوب پنبه
bravado پهلوان پنبه
lint ضایعات پنبه
cotton wool لایی پنبه
cotton wool پنبه لایی
cash crops پنبه وتنباکو
cork چوب پنبه
corks چوب پنبه
abiston پنبه کوهی
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
floated چوب پنبه
floats چوب پنبه
float چوب پنبه
bullied پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
cards پنبه زنی
card پنبه زنی
bullying پهلوان پنبه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
pods قوزه پنبه
cotton plant بوته پنبه
asbestus سنگ پنبه
pod قوزه پنبه
cotton plant درخت پنبه
bobber چوب پنبه
pourpoint لحاف پنبه دار
gins پنبه را پاک کردن
gin پنبه را پاک کردن
batting پنبه حلاجی شده
kapok چوب پنبه سبک
stoppers باچوب پنبه بستن
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
maco پنبه درجه یک مصری
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
bunged چوب پنبه بشکه
mallow پنیرک پنبه ایرانی
bung چوب پنبه بشکه
loggerhead نوعی افت پنبه
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
ginning پنبه پاک کنی
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
stopper باچوب پنبه بستن
cottonseed oil روغن پنبه دانه
bunging چوب پنبه بشکه
bungs چوب پنبه بشکه
cotton cake کنجاره پنبه دانه
mountain cork یکجور پنبه کوهی
cork oak درخت چوب پنبه کش
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
comber ماشین پنبه زنی
basic crops پنبه تنباکو و برنج
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
corked چوب پنبه دار
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
subereous از چوب پنبه گرفته شده
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
gin ماشین پنبه پاک کنی
gins ماشین پنبه پاک کنی
phellogen لایه چوب پنبه ساز
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
quilting پنبه دار پارچه لحافی
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
cork چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
corks چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com