English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
inactive window پنجره غیرفعال
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
inactive غیرفعال
out of circulation <idiom> غیرفعال
parasitic element جزء غیرفعال
silent مشی غیرفعال
passive element جزء غیرفعال
passive absorption جذب غیرفعال
inactive time زمان غیرفعال
passive play بازی غیرفعال
inactive status وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
move list فهرست بازیگران غیرفعال
nonoperating strength جمعی غیرفعال در یکان
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cut out switch مدار یا زیردستگاه ناکنش ورساز یا غیرفعال کننده
maskable سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
microchip مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
hidden momentum of population growth نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
idle balance مانده راکد مانده غیرفعال
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
peeper پنجره
biforus دو پنجره
sole plate کف پنجره
sash پنجره
biforis دو پنجره
sashes پنجره
cant bay window کج پنجره
casements پنجره
window-sill لب پنجره
inlier پنجره
thirl پنجره
casement پنجره
window-sills لب پنجره
window پنجره
winnock پنجره
fenestral پنجره دار
cross bar of window الت پنجره
case ment پنجره پوشش
case ment پنجره لولادار
continuous window پنجره سراسری
clerestory پنجره بام
case window پنجره لولادار
dormer window پنجره شیروانی
blind window پنجره نما
casements قاب پنجره
casements پنجره لولادار
casement قاب پنجره
window box قاب پنجره
casement پنجره لولادار
window-boxes قاب پنجره
window-box قاب پنجره
sills قرنیز کف پنجره
sill قرنیز کف پنجره
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
window-frame قاب پنجره
window pane جام پنجره
balance window پنجره چرخان
air grate پنجره هواکش
active window پنجره فعال
Venetian blind پنجره کرکره
window-frames قاب پنجره
fan light پنجره بالای در
lantern-light پنجره فانوسی
French window پنجره لولادار
window-panes جام پنجره
window-pane جام پنجره
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
aximez شکاف پنجره
compss-window پنجره کنسولی
windowpane جام پنجره
windowpane شیشه پنجره
windowing ایجاد پنجره
window leaf لنگه پنجره
ventilation blind پیش پنجره
vent wing پنجره گردان
two light frame پنجره دوچشمه
two light frame پنجره دو قلو
windowsill طاقچه پنجره
window-sill هرهی پنجره
ajimez شکاف پنجره
biforate window پنجره دودر
cathedrian wheel پنجره چرخی
chicago window پنجره شیکاگویی
by the window کنار پنجره
window-sills هرهی پنجره
three panes window پنجره سه چشمه
three panes window پنجره سه لنگه
text window پنجره متن
oculus پنجره گرد
dead-light پنجره ثابت
middle lintel in window کمرکش پنجره
lantern light پنجره فانوسی
internal window sill کف پنجره داخلی
glazing bar الت پنجره
double window پنجره دو جداره
fire screen پنجره بخاری
fenestration پنجره بندی
open light پنجره واشو
oriel پنجره بالکن
sun blind پرده پنجره
stormproof window پنجره ضد طوفان
smith and founder یراق در و پنجره
sky light پنجره شیروانی
balanced window پنجره چرخان
rear window پنجره عقب
pivoting window پنجره محوری
pivoting window پنجره گردان
persian blinds پنجره کرکرهای
fenestrate پنجره دار
fanlights پنجره بالای در
grille پنجره مشبک
grilles پنجره مشبک
grilles پنجره بلندگو
window frame قاب پنجره
rail وادارمیانی در و پنجره
fender پنجره روکش
lattice window پنجره مشبک
fanlight پنجره بالای در
shutter پشت پنجره
shutter پنجره کرکرهای
grilled پنجره دار
shutters پشت پنجره
shutters پنجره کرکرهای
lattice windows پنجره مشبک
skylight پنجره سقفی
Ipswich window پنجره بالکن
sashes پنجره گلخانه
sash windows پنجره کشویی
lattic-window پنجره مشبک
bow window پنجره قوسی
sashes پنجره گذاردن
bow windows پنجره قوسی
grille پنجره بلندگو
sash window پنجره کشویی
grater پنجره اهنی
graters پنجره اهنی
jalousie پشت پنجره ای
sash پنجره گذاردن
skylights پنجره سقف
skylight پنجره طاق
skylight پنجره سقف
skylights پنجره سقفی
skylights پنجره طاق
sash پنجره گلخانه
embrasures منفذ پنجره یادر
splitting a window تقسیم بندی پنجره
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
munting الت عمودی پنجره
embrasure منفذ پنجره یادر
fanlights پنجره نیم گردکوچک
fanlight پنجره نیم گردکوچک
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
to go to the window به [سوی] پنجره رفتن
to stand at [by] the window کنار پنجره ایستادن
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
window-sills تختهی زیر پنجره
window-sill تختهی زیر پنجره
worksheet window پنجره صفحه کاری
apron زیر پنجره کف بند
aprons زیر پنجره کف بند
window regulator وسیله تنظیم پنجره
to hand out از پنجره اویزان کردن
bay-window [پنجره ی بیرون زده ]
alert box پنجره یا جعبه هشدار
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
grillwork پنجره مشبک سازی
grates پنجره میلههای اهخنی
grated پنجره میلههای اهخنی
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
skylights پنجره هوارسانی سقف
skylight پنجره شیروانی یا سقف
bay windows پنجره پیش امده
fillister کنش کاو پنجره
fan light پنجره کوچک فوقانی
rail الت میانی در و پنجره
abat jour سایبان پنجره هوا
child window پنجرهای در پنجره اصلی
skylight پنجره هوارسانی سقف
gratings پنجره تیز و دلخراش
grating پنجره تیز و دلخراش
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
defenestration پرتاب به خارج پنجره
lancet window پنجره نوک تیز
skylights پنجره شیروانی یا سقف
grate پنجره میلههای اهخنی
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
bay window پنجره پیش امده
window پنجره دار کردن
dog-kennel پنجره زیر شیروانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com