Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
The window is jammed.
پنجره گیر کرده است.
Other Matches
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
scarf joint
جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak
گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
I have a tooth abscess.
دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
window-sill
لب پنجره
biforis
دو پنجره
sole plate
کف پنجره
peeper
پنجره
cant bay window
کج پنجره
sashes
پنجره
casements
پنجره
biforus
دو پنجره
casement
پنجره
window-sills
لب پنجره
inlier
پنجره
winnock
پنجره
window
پنجره
sash
پنجره
thirl
پنجره
window-panes
جام پنجره
active window
پنجره فعال
window pane
جام پنجره
Venetian blind
پنجره کرکره
window-frame
قاب پنجره
casements
قاب پنجره
window frame
قاب پنجره
casements
پنجره لولادار
window-frames
قاب پنجره
stormproof window
پنجره ضد طوفان
balance window
پنجره چرخان
blind window
پنجره نما
chicago window
پنجره شیکاگویی
compss-window
پنجره کنسولی
dead-light
پنجره ثابت
continuous window
پنجره سراسری
clerestory
پنجره بام
sash
پنجره گلخانه
sash
پنجره گذاردن
air grate
پنجره هواکش
sashes
پنجره گلخانه
sashes
پنجره گذاردن
case window
پنجره لولادار
cross bar of window
الت پنجره
case ment
پنجره پوشش
case ment
پنجره لولادار
cathedrian wheel
پنجره چرخی
casement
قاب پنجره
casement
پنجره لولادار
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
grille
پنجره بلندگو
grilles
پنجره مشبک
Ipswich window
پنجره بالکن
grilles
پنجره بلندگو
jalousie
پشت پنجره ای
lattic-window
پنجره مشبک
lantern-light
پنجره فانوسی
sash windows
پنجره کشویی
sash window
پنجره کشویی
skylights
پنجره سقف
rail
وادارمیانی در و پنجره
skylight
پنجره سقفی
skylight
پنجره طاق
skylight
پنجره سقف
skylights
پنجره طاق
grille
پنجره مشبک
bow window
پنجره قوسی
bow windows
پنجره قوسی
window-boxes
قاب پنجره
window-box
قاب پنجره
window box
قاب پنجره
sills
قرنیز کف پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
double window
پنجره دو جداره
fan light
پنجره بالای در
French window
پنجره لولادار
graters
پنجره اهنی
shutter
پشت پنجره
shutter
پنجره کرکرهای
shutters
پشت پنجره
shutters
پنجره کرکرهای
grater
پنجره اهنی
skylights
پنجره سقفی
window-sills
هرهی پنجره
pivoting window
پنجره گردان
persian blinds
پنجره کرکرهای
oriel
پنجره بالکن
open light
پنجره واشو
oculus
پنجره گرد
middle lintel in window
کمرکش پنجره
window-sill
هرهی پنجره
lantern light
پنجره فانوسی
internal window sill
کف پنجره داخلی
inactive window
پنجره غیرفعال
glazing bar
الت پنجره
pivoting window
پنجره محوری
rear window
پنجره عقب
windowsill
طاقچه پنجره
windowpane
جام پنجره
windowpane
شیشه پنجره
windowing
ایجاد پنجره
window leaf
لنگه پنجره
ventilation blind
پیش پنجره
vent wing
پنجره گردان
two light frame
پنجره دوچشمه
two light frame
پنجره دو قلو
three panes window
پنجره سه چشمه
three panes window
پنجره سه لنگه
text window
پنجره متن
sun blind
پرده پنجره
smith and founder
یراق در و پنجره
sky light
پنجره شیروانی
by the window
کنار پنجره
biforate window
پنجره دودر
fanlights
پنجره بالای در
fanlight
پنجره بالای در
fenestrate
پنجره دار
fender
پنجره روکش
fenestral
پنجره دار
lattice window
پنجره مشبک
lattice windows
پنجره مشبک
grilled
پنجره دار
balanced window
پنجره چرخان
fire screen
پنجره بخاری
aximez
شکاف پنجره
ingo
[تو رفتگی در و پنجره]
ajimez
شکاف پنجره
fenestration
پنجره بندی
dormer window
پنجره شیروانی
window-pane
جام پنجره
splitting a window
تقسیم بندی پنجره
window-sills
تختهی زیر پنجره
worksheet window
پنجره صفحه کاری
Diocletion Window
پنجره نیم دایره
window regulator
وسیله تنظیم پنجره
to hand out
از پنجره اویزان کردن
skylights
پنجره هوارسانی سقف
bay-window
[پنجره ی بیرون زده ]
Crittal windows
[پنجره لولادار فلزی]
skylights
پنجره شیروانی یا سقف
defenestration
پرتاب به خارج پنجره
window-sill
تختهی زیر پنجره
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
to go to the window
به
[سوی]
پنجره رفتن
latch for pivoting windows
چفت پنجره گردان
fillister
کنش کاو پنجره
lancet window
پنجره نوک تیز
alert box
پنجره یا جعبه هشدار
abat jour
سایبان پنجره هوا
window seat
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
to stand at
[by]
the window
کنار پنجره ایستادن
middle lintel in window
وادار میانی پنجره
grillwork
پنجره مشبک سازی
a seat by the window
یک صندلی کنار پنجره
child window
پنجرهای در پنجره اصلی
fan light
پنجره کوچک فوقانی
dog-kennel
پنجره زیر شیروانی
munting
الت عمودی پنجره
eucharistic window
[نیم پنجره محراب]
middle lintel in window
الت وسطی پنجره
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
apron
زیر پنجره کف بند
embrasures
منفذ پنجره یادر
gratings
پنجره تیز و دلخراش
embrasure
منفذ پنجره یادر
grating
پنجره تیز و دلخراش
fanlights
پنجره نیم گردکوچک
fanlight
پنجره نیم گردکوچک
aprons
زیر پنجره کف بند
to lean out of the window
به پنجره تکیه دادن
skylight
پنجره شیروانی یا سقف
skylight
پنجره هوارسانی سقف
rail
الت میانی در و پنجره
bay window
پنجره پیش امده
Lantern ring
رینگ مشبک یا پنجره ای
grate
پنجره میلههای اهخنی
bay windows
پنجره پیش امده
window
پنجره دار کردن
grated
پنجره میلههای اهخنی
grates
پنجره میلههای اهخنی
portholes
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
double-hung sashes
پنجره با دو قاب شیشه خور
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
thinners
پنجره نمایش داده شده تک خط
accolade
[آذینی روی طلاق، در و پنجره]
balances sash
قاب شیشه خور پنجره
bat's-wing
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
frame
و مرز اطراف فضای پنجره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com