English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (4 milliseconds)
English Persian
quintessence پنجمین و بالاترین عنصروجود
Other Matches
quintuplicate پنجمین پنجمین واحد
fifths پنجمین
fifth پنجمین
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
leo برج اسد که پنجمین صورت فلکی منطقه البروج است
June ماه ژوئن پنجمین ماه سال مسیحی
uppermost بالاترین
topmost بالاترین
superlatives بالاترین
superlative بالاترین
be-all and end-all بالاترین
upmost بالاترین
poop deck بالاترین پل پاشنه
upside بالاترین قسمت
topsail بالاترین بادبان
top flight بالاترین موفقیت
tiptop بالاترین درجه
first water بالاترین مقام
tip top بالاترین درجه
high watermark بالاترین نشان اب
highest price بالاترین قیمت
royalmast بالاترین دکل
noontide بالاترین نقطه
high water mark بالاترین داغ اب
crest بالاترین درجه
cresting بالاترین درجه
crests بالاترین درجه
maximum بالاترین ماکسیمم
high-water marks بالاترین داغ اب
high-water mark بالاترین داغ اب
aloft در بالاترین نقطهء کشتی
crest به بالاترین درجه رسیدن
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
maximum بالاترین مقدار ماکسیمم
cresting به بالاترین درجه رسیدن
ne plus ultra بالاترین درجه ذروه
crests به بالاترین درجه رسیدن
zenith بالاترین نقطه اسمان
upmost عالی ترین بالاترین درجه
tae guk بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
highest occupied molecular orbital بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
truck خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
top billing بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
top بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
trucks خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
homo orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
altar-steps [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-stair [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
clerestory [ey] [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerastory [ey] [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
overstorey [بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
PLV الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com