English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
scoop پنجه ماشین خاک برداری
scooped پنجه ماشین خاک برداری
scooping پنجه ماشین خاک برداری
scoops پنجه ماشین خاک برداری
Other Matches
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
duplicator ماشین نسخه برداری
duplicators ماشین نسخه برداری
metal cutting machine tool ماشین ابزار براده برداری
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
palmatifid دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
talon پنجه
griff پنجه
talons پنجه
cross arm پنجه
fistula پنجه
fives پنجه
toe پنجه
pitchforks پنجه
downstream toe پنجه سد
digitigrade پنجه رو
pitchfork پنجه
fork پنجه
digitation پنجه
forking پنجه
adactylous بی پنجه
toes پنجه
pawed پنجه
clawed پنجه
pawing پنجه
claws پنجه
paws پنجه
clawing پنجه
paw پنجه
claw پنجه
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
leptodactyl باریک پنجه
toe با پنجه پا زدن
paw پنجه زدن
lobster claw پنجه خرچنگی
cyclamen پنجه مریم
tiptoed نوک پنجه
pentadactylic پنجه دار
fissiped پنجه شکافته
knuckle-dusters پنجه بوکس
pawed پنجه زدن
tiptoe نوک پنجه
paws پنجه زدن
wild bryony پنجه کلاغ
pentadactylous پنجه دار
tiptoes نوک پنجه
cat's paw پنجه گربه
pedatifid پنجه وار
pawing پنجه زدن
cat's paws پنجه گربه
tiptoeing نوک پنجه
intoed پنجه برگشته
palmate شبیه پنجه
the mailed fist زور سر پنجه
toe با پنجه پا راندن
branch pipe پنجه اگزوز
lycopod پنجه گرگی
knuckle duster پنجه بوکس
toeless بدون پنجه
kick up زدن پنجه
toe cap پنجه کفش
cyclamens پنجه مریم
sowbread پنجه مریم
swine bread پنجه مریم
knuckle-duster پنجه بوکس
heel and toe با پنجه و پاشنه
hand post پنجه راهنما
brass knuckles پنجه بوکس
lycopodium پنجه گرگی
hellweed پنجه کلاغ
fissidactyl پنجه شکافته
intoed پنجه بتو
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
pedate پنجه دار شبیه پا
toeplate نعل پنجه کفش
devil's claw خفت پنجه دیوی
clevis اتصال پنجه مفصلی
crow foot zinc پیل پنجه کلاغی
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
digitation انشعاب بشکل پنجه
pigeon toed دارای پنجه برگشته
winnowwing fan جام پنجه شانه
square toed دارای پنجه مربع
forepaw پنجه دست حیوانات
ball of toe گوشت زیر پنجه پا
brass knuckles پنجه مشت زنی
monkey fist گره پنجه میمون
hunker روی پنجه پاایستادن
pounce درحال حمله با پنجه
pounced درحال حمله با پنجه
pounces درحال حمله با پنجه
pouncing درحال حمله با پنجه
ground fir پنجه گرگ سلاژین
forepaw پنجه پای جلو
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
hand-to-hand دسته و پنجه نرم کردن
hand to hand دسته و پنجه نرم کردن
fingering پنجه گذاری انگشت کاری
pigeon toed دارای پنجه خمیده بداخل
syndactylism پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
cross swords دست و پنجه نرم کردن
toe off جدا شدن پنجه پا از زمین
He has a delightful touch on the guitar . گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
heat muff پوشش اطراف پنجه اگزوز
base thickness of buttress عرض پنجه پشت بند
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
Ravishingly beautiful. مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
Foxglove گل پنجه علی [در تهیه رنگ زرد]
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmipede پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
cats paw الت دست دیگران گره پنجه گربهای
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
barburetor heater جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
to sit up and beg التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg [of a dog holding up front paws] التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation ماشین در گردش است ماشین دایر است
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
parmakli لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
Jacquard loom ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
decerebration مخ برداری
vectors برداری
embodiment در برداری
vector برداری
duplicates نسخه برداری
vector quantities اندازههای برداری
vector power توان برداری
vectored interrupt وقفه برداری
duplicated نسخه برداری
vector pair زوج برداری
gaud کلاه برداری
vector processor پردازنده برداری
deafferentation اوران برداری
vector field میدان برداری
lobectomy قطعه برداری
vector diagram نمودار برداری
vector display نمایش برداری
vector product حاصلضرب برداری
vector quantity کمیت برداری
decerebellation مخچه برداری
duplicate نسخه برداری
swindled کلاه برداری
swindles کلاه برداری
swindle کلاه برداری
vector analysis تحلیل برداری
i know him by his step از گام برداری
duplication نسخه برداری
extirpation اندام برداری
utilization بهره برداری
removal of chips براده برداری
samplery نمونه برداری
photogeny عکس برداری
ovariectomy تخمدان برداری
ingathering خرمن برداری
insurability بیمه برداری
gyrectomy شکنج برداری
duplicating نسخه برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com