Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English
Persian
cyclamen
پنجه مریم
cyclamens
پنجه مریم
sowbread
پنجه مریم
swine bread
پنجه مریم
Other Matches
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
mariology
مبحث زندگی مریم باکره شناسایی مریم باکره
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
tuberose
گل مریم
rose of jericho
کف مریم
miriam
مریم
garden sage
مریم گلی
magdalen or lene
مریم مجدلیه
pennorth
قدح مریم
heart clover
مریم نخودی
pennywort
قدح مریم
dicentra
گل قلب مریم
candlemas
عیدتطهیرحضرت مریم
maudlin
مریم مجدلیه
mary
مریم باکره
virgin mary
مریم باکره
navel wnrt
قدح مریم
the virgin
مریم باکره
cotyledon
قدح مریم
scarlet sage
مریم سرخ
mariolatry
مریم پرستی
marian
وابسته به مریم
mariolatrous
مریم پرست
salvia
مریم گلی مریمی
magnificat
سرود نیایش مریم
marist
عضو انجمن مریم
Madonnas
تصویر حضرت مریم
Madonna
تصویر حضرت مریم
assumption
جشن صعود مریم باسمان
mariolatry
پرستش مریم مادر عیسی
little office
نماز مخصوص حضرت مریم
lady day
عید مخصوص مریم باکره
pieta
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
mrs jordan nee mary
بانو جردن که نام خانه پدری او مریم است
mary maximus
ان مریم که از همنام های خود بیشتر سال دارد
lady chapel
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
forking
پنجه
cross arm
پنجه
digitation
پنجه
fistula
پنجه
downstream toe
پنجه سد
griff
پنجه
digitigrade
پنجه رو
pitchforks
پنجه
fork
پنجه
toe
پنجه
toes
پنجه
claw
پنجه
clawed
پنجه
paws
پنجه
paw
پنجه
clawing
پنجه
claws
پنجه
pawing
پنجه
pitchfork
پنجه
pawed
پنجه
adactylous
بی پنجه
talons
پنجه
talon
پنجه
fives
پنجه
pedatifid
پنجه وار
intoed
پنجه بتو
paw
پنجه زدن
leptodactyl
باریک پنجه
pawing
پنجه زدن
lobster claw
پنجه خرچنگی
knuckle-dusters
پنجه بوکس
brass knuckles
پنجه بوکس
lycopod
پنجه گرگی
palmate
شبیه پنجه
knuckle duster
پنجه بوکس
lycopodium
پنجه گرگی
toe
با پنجه پا راندن
cat's paw
پنجه گربه
toe
با پنجه پا زدن
knuckle-duster
پنجه بوکس
kick up
زدن پنجه
pawed
پنجه زدن
fissidactyl
پنجه شکافته
branch pipe
پنجه اگزوز
tiptoe
نوک پنجه
tiptoed
نوک پنجه
tiptoeing
نوک پنجه
tiptoes
نوک پنجه
the mailed fist
زور سر پنجه
cat's paws
پنجه گربه
toe cap
پنجه کفش
fissiped
پنجه شکافته
toeless
بدون پنجه
intoed
پنجه برگشته
hellweed
پنجه کلاغ
heel and toe
با پنجه و پاشنه
wild bryony
پنجه کلاغ
pentadactylic
پنجه دار
hand post
پنجه راهنما
pentadactylous
پنجه دار
paws
پنجه زدن
square toed
دارای پنجه مربع
toeplate
نعل پنجه کفش
pedate
پنجه دار شبیه پا
pigeon toed
دارای پنجه برگشته
winnowwing fan
جام پنجه شانه
hunker
روی پنجه پاایستادن
digitation
انشعاب بشکل پنجه
devil's claw
خفت پنجه دیوی
crow foot zinc
پیل پنجه کلاغی
clevis
اتصال پنجه مفصلی
brass knuckles
پنجه مشت زنی
pounce
درحال حمله با پنجه
pounced
درحال حمله با پنجه
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
pounces
درحال حمله با پنجه
forepaw
پنجه پای جلو
forepaw
پنجه دست حیوانات
ground fir
پنجه گرگ سلاژین
pouncing
درحال حمله با پنجه
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
monkey fist
گره پنجه میمون
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
hand to hand
دسته و پنجه نرم کردن
hand-to-hand
دسته و پنجه نرم کردن
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
toe off
جدا شدن پنجه پا از زمین
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
cross swords
دست و پنجه نرم کردن
He has a delightful touch on the guitar .
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
syndactylism
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
fingering
پنجه گذاری انگشت کاری
Foxglove
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
Ravishingly beautiful.
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmipede
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
cats paw
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
parmakli
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
pentadactylate
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com