English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
hidden پنهان کرده شده پوشیده
Other Matches
occultly بطور پوشیده یا پنهان
hidden پنهان کرده
hidden information اطلاعات پنهان کرده
of an unknown parentage پوشیده تبار پوشیده گهر
cover one's tracks <idiom> پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
I have a tooth abscess. دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
snow capped دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
dressed پوشیده
overcast پوشیده
occult پوشیده
impenetrable پوشیده
crested پوشیده
shaded پوشیده
covert پوشیده
defilade پوشیده
painted پوشیده
furry خز پوشیده
furriest خز پوشیده
crypto پوشیده
latent پوشیده
recondite پوشیده
feathered پوشیده
inapparent پوشیده
larvated پوشیده
privates پوشیده
veiled پوشیده
private پوشیده
florid پوشیده از گل
rolling country زمین پوشیده
mystic sense معنی پوشیده
verrucous پوشیده از گندمه
stubbly پوشیده از کاهبن
efflorescent پوشیده ازگرداملاح
storehouse انبار سر پوشیده
shod کفش پوشیده
bosky پوشیده از بوته
blotchy پوشیده از لکه
defiladed area منطقه پوشیده
bosky پوشیده ازبیشه
cryptonym نام پوشیده
cryptonimous پوشیده نام
kerchiefed or chift بادستمال پوشیده
storehouses انبار سر پوشیده
icier پوشیده از یخ بسیارسرد
latent defect نقض پوشیده
feathery پوشیده ازپر
panoplied زره پوشیده از سر تا پا
overgrown with plants پوشیده از گیاه
surmounted with snow پوشیده از برف
verrucose پوشیده از گندمه
glace پوشیده ازشکر
iciest پوشیده از یخ بسیارسرد
icy پوشیده از یخ بسیارسرد
beetle پوشیده شدن
uncovered غیر پوشیده
secrets اسرارامیز پوشیده
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
covert پوشیده پوشپر
beetles پوشیده شدن
plumbeous پوشیده از سرب
secret اسرارامیز پوشیده
habilitate لباس پوشیده
cryptical پوشیده مرموز
snowy پوشیده از برف
robed in bleck سیاه پوشیده
shrubby پوشیده از بوته
sadly dressed جامه غم پوشیده
scanned image تصویر پوشیده
covered space فضای پوشیده
covered position موضع پوشیده
armor basis پوشیده با زره
covered space فضای سر پوشیده
solvated حلال پوشیده
snow clad برف پوشیده
ivied پوشیده از پاپیتال
cryptogenous پوشیده سبب
scurvy پوشیده از شوره
grassy پوشیده از چمن
concealed پوشیده شده
masked epilepsy صرع پوشیده
acloud پوشیده از ابر
indoor swimming pool استخر سر پوشیده
covered approach مسیر پوشیده
masked depression افسردگی پوشیده
cloudy پوشیده از ابر
hugger mugger پنهان
perdue پنهان
perdu or due پنهان
occult پنهان
abstruse پنهان
perdu پنهان
delitescent پنهان
cryptical پنهان
benined the curtain پنهان
backdoor پنهان
hidden line خط پنهان
ram cache RA پنهان
cryptically پنهان
latent پنهان
cryptic پنهان
veiled پنهان
jackes پنهان
incog پوشیده بانام عوضی
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
he wears black سیاه پوشیده است
hiddenly بطور پوشیده و مکتوم
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
he is thinly dressed کم لباس پوشیده است
woolskin پوست پوشیده ازپشم
woolfell پوست پوشیده ازپشم
woody چوبی پوشیده از چوب
in mourning جامه ماتم پوشیده
reconditely بطور پوشیده یا عمیق
rich clad جامه فاخر پوشیده
bushed ازبوته پوشیده شده
scutate پوشیده از فلسهای بزرگ
covered approach راه نفوذی پوشیده
culvert مجرای سر پوشیده ابرو
culverts مجرای سر پوشیده ابرو
solvated proton پروتون حلال پوشیده
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
clarence درشکه چهارچرخه پوشیده
squamose پوشیده از فلس یاپولک
stellular پوشیده ازستارگان کوچک
pruinose پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
gesso سطح پوشیده از بتونه
ermined جامه قاقم پوشیده
dressed up to the nines با دقت لباس پوشیده
verdant پوشیده از سبزه بی تجربه
tussocky پوشیده ازکلاله مو یا علف
dressed in scarlet جامه سرخ پوشیده
frosted پوشیده ازشبنم یخ زده
dressed inred جامه سرخ پوشیده
heavily overcast ابری پوشیده [ هواشناسی]
insconce پنهان شدن
encrypt پنهان کردن
absconding پنهان شدن
inapparent ناپیدا پنهان
booby-trap پنهان تله
i hid my self را پنهان کردم
eloign پنهان کردن
hidden file فایل پنهان
cloaks پنهان کردن
cloaking پنهان کردن
absconds پنهان شدن
closet پنهان کردن
closeted پنهان کردن
closeting پنهان کردن
closets پنهان کردن
codes رمزهای پنهان
by end قصد پنهان
under cover <idiom> پنهان شدن
Just between you and me. . . از شما چه پنهان …
concealable پنهان کردنی
cloak پنهان کردن
cloaked پنهان کردن
hideousness پنهان بودن
hidden line removal حذف خط پنهان
hidden unemployment بیکاری پنهان
concealed پنهان شده
hidden inflation تورم پنهان
cryptography پنهان شناسی
hidden codes کدهای پنهان
lay low <idiom> پنهان کردن
cover up <idiom> پنهان کاربدواشتباه
disguised underemployment کم کاری پنهان
crypianalysis پنهان کاری
surreptitious پنهان محرمانه
hidden surface سطح پنهان
secretion پنهان سازی
sweep under the rug <idiom> پنهان کردن
hickok belt پنهان شدن
hidden objects اشیاء پنهان
disguised unemployment بیکاری پنهان
to lie hid پنهان ماندن
dissimulated پنهان کردن
dissimulates پنهان کردن
covers پنهان کردن
coverings پنهان کردن
cover پنهان کردن
caches پنهان کردن
hide پنهان کردن
hide پنهان شدن
hides پنهان کردن
hides پنهان شدن
disguising پنهان کردن
disguises پنهان کردن
obreption پنهان روی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com