English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English Persian
bullied پهلوان پنبه
bullies پهلوان پنبه
bully پهلوان پنبه
bullying پهلوان پنبه
bravado پهلوان پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
paper tigers پهلوان پنبه
Other Matches
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
kemp پهلوان
athletes پهلوان
athlete پهلوان
pancratist پهلوان
heroically زن پهلوان
giantlike پهلوان وش
championess زن پهلوان
championing پهلوان
championed پهلوان
champion پهلوان
champions پهلوان
hero پهلوان داستان
heroes پهلوان داستان
samsonian پهلوان وار
punchinello پهلوان کچل
punch پهلوان کچل
punches پهلوان کچل
pot valiant پیاله پهلوان
cock of the walk پهلوان میدان
paladin پهلوان افسانه یی
punched پهلوان کچل
gladiators پهلوان از جان گذشته
gladiator پهلوان از جان گذشته
siegfried پهلوان افسانهای المان
giantess زن پهلوان یاقوی هیکل
punchinello نمایش پهلوان کچل
hercules پهلوان نامی اساطیریونان و روم
hermitically پهلوان شخص بلند همت
bottle holder نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
heraclidae اولادهرکول پهلوان نامی یونان
antaeus پهلوان غول اسای لیبی که پسر زمین بود
heroize خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
cottons پنبه
cotton پنبه
cotton yarn نخ پنبه
collodion پنبه
carder پنبه زن
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
feeding cloth پنبه رسان
floers of zinc پنبه روی
boll [cotton gin] غوزه پنبه
cottonseed پنبه دانه
cottonseed تخم پنبه
cotton plant درخت پنبه
cotton plant بوته پنبه
cotton plantation پنبه زار
cotton plantation پنبه کاری
cotton seed پنبه دانه
cotton waste ضایعات پنبه
cotton seed تخم پنبه
phellem چوب پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
miuntain flax سنگ پنبه
floss پنبه ابریشمی
Egyptian cotton پنبه مصری
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
pyrocellulose پنبه باروتی
oxide zine پنبه روی
guncotton باروت پنبه
nitro cotton باروت پنبه
pyrocotton پنبه باروتی
bobber چوب پنبه
cash crops پنبه وتنباکو
asbestos پنبه نسوز
pods قوزه پنبه
pod قوزه پنبه
floats چوب پنبه
corks چوب پنبه
cotton wool لایی پنبه
card پنبه زنی
stopper چوب پنبه
stoppers چوب پنبه
cork چوب پنبه
asbestos پنبه کوهی
lint ضایعات پنبه
abiston پنبه نسوز
cards پنبه زنی
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
asbestus پنبه کوهی
abiston پنبه کوهی
floated چوب پنبه
asbestus پنبه نسوز
float چوب پنبه
asbestus سنگ پنبه
cotton wool پنبه لایی
asbeston پنبه نسوز
gins پنبه را پاک کردن
pourpoint لحاف پنبه دار
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
stopper باچوب پنبه بستن
gin پنبه را پاک کردن
stoppers باچوب پنبه بستن
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
maco پنبه درجه یک مصری
ginning پنبه پاک کنی
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
kapok چوب پنبه سبک
comber ماشین پنبه زنی
mountain cork یکجور پنبه کوهی
cottonseed oil روغن پنبه دانه
bunged چوب پنبه بشکه
bung چوب پنبه بشکه
batting پنبه حلاجی شده
cork oak درخت چوب پنبه کش
basic crops پنبه تنباکو و برنج
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
bungs چوب پنبه بشکه
asbestine مانند پنبه نسوز
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
bunging چوب پنبه بشکه
mallow پنیرک پنبه ایرانی
loggerhead نوعی افت پنبه
corked چوب پنبه دار
cotton cake کنجاره پنبه دانه
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
subereous از چوب پنبه گرفته شده
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
phellogen لایه چوب پنبه ساز
gins ماشین پنبه پاک کنی
quilting پنبه دار پارچه لحافی
gin ماشین پنبه پاک کنی
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
Milco میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
cotton-wool yarn نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
kamptulicon یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
drafting [کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
staple [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
hank طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
corkscrew rule قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
cork چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
corks چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com