English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
beam width پهنای اشعه
Other Matches
gun منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflections هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
radiolucency درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
line width پهنای خط
peak width پهنای پیک
wideband پهنای باند
going پهنای پله
bandwidth پهنای باند
band width پهنای باند
slit width پهنای شکاف
the flat of the hand پهنای درست
band width پهنای نوار
blade پهنای برگ
fan out پهنای خروجی
nominal bandwidth پهنای بانداسمی
pulse width پهنای تپش
fan in پهنای ورودی
pulse width پهنای پالس
handsbreadth پهنای دست
bw پهنای نوار
handbreadth پهنای دست
memory bandwidth پهنای باند حافظه
narrowband پهنای باند باریک
frequency band width پهنای باند فرکانس
spectral band width پهنای نوار طیف
effective band width پهنای موثر نوار
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
nominal bandwidth پهنای باند نامی
broadband channel مجرای پهنای باند
interfenestration پهنای حرزمیان دو روزنه
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
volleyball net بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
measure کل پهنای خط چاپ شده یک متن
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
columns چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
columns خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
monospaced font نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
deflects یا اشعه
deflecting یا اشعه
deflected یا اشعه
deflect یا اشعه
radiation اشعه
ray اشعه
rays اشعه ها
text برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
ray اشعه تابشی
X-rays اشعه ایکس
alpha rediation اشعه الفا
alpha rays اشعه الفا
actinic rays اشعه فعال
x radiation اشعه ایکس
deflection defocusing پریشانی اشعه
laser اشعه لیزر
beta rays اشعه بتا
ion beam اشعه یونی
radiation sickness بیماری اشعه
x rays اشعه ایکس
xrays اشعه مجهول
canal rays اشعه مجرایی
cathode ray oscillograph اشعه کاتدیک
beta ray اشعه بتا
beta radiation اشعه بتا
cathode rays اشعه کاتدی
xrays اشعه ایکس
beam cutoff قطع اشعه
cosmicray اشعه کیهانی
electron beam اشعه الکترونی
x ray اشعه ایکس
x ray اشعه مجهول
cosmic rays اشعه کیهانی
gamma ray اشعه گاما
X-rayed اشعه رونتگن
x ray beam اشعه رونتگن
rays of light اشعه نور
X-ray اشعه ایکس
X-ray اشعه رونتگن
X-rayed اشعه ایکس
electron ray اشعه الکترونی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
X-raying اشعه رونتگن
reseau اخراج اشعه
roentgen ray اشعه مجهول
gamma radiation اشعه گاما
gamma rays اشعه گاما
lasers اشعه لیزر
ultraviolet ray اشعه فرابنفش
electron beam اشعه الکترون
silvery rays اشعه نقرهای
gammas اشعه گاما
flashbacks بازتاب اشعه
flashback بازتاب اشعه
gamma اشعه گاما
roentgen rays اشعه رنتگن
microwave radiation اشعه میکروموجی
X-raying اشعه ایکس
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
ultrared انطرف اشعه قرمز
crookes tube لامپ اشعه ایکس
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
electron beam cutting برش با اشعه الکترونی
electron beam generator مولد اشعه الکترونی
roentgenography پرتونگاری با اشعه ایکس
electron beam welding جوشکاری با اشعه الکترونی
welding by electron beam جوشکاری با اشعه الکترونی
phosphor معمولا اشعه الکترونی
searchlights اشعه نور افکن
electron ray tube لامپ اشعه کاتدیک
searchlight اشعه نور افکن
density of an electron beam چگالی اشعه الکترونی
density of an ion beam چگالی اشعه یونی
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
cathode pay tube لامپ با اشعه کاتدی
cathode ray oscilloscope اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
cathode ray tude لوله اشعه کاتدی
x ray source منبع اشعه رونتگن
black body radiation اشعه جسم سیاه
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
cosecant squared beam اشعه با مربع کوسکانت
infrared ray اشعه فرو سرخ
crt لامپ با اشعه کاتدی
ultraviolet اشعه مادون بنفش
x radiation تشعشع اشعه مجهول
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
infrared وابسته به اشعه مادون قرمز
roentgenoscopy معاینه بوسیله اشعه مجهول
insolation در مقابل اشعه افتاب قراردادن
beam current at a specified point شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
cathode ray oscilloscope نوسان نمای اشعه کاتدی
exposes درمعرض اشعه قرار دادن
expose درمعرض اشعه قرار دادن
exposing درمعرض اشعه قرار دادن
radiogram عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
tannage قهوهای در اثر اشعه افتاب
emissivity قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
radiograms عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
back azimuth method گرای معکوس در اخراج اشعه
electron beam focusing تمرکز دهی اشعه الکترونی
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
permanent magnet focusing تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet centering تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
luminous energy نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
beam مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
beams مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
encephalogram عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenoscope دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgen واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
roentgenography عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
beams دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
internal magnetic focus tube لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
electron gun بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
penetrameter الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
scanned حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
ultraviolet ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
ultraviolet light MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
luminescence پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
roentgenogram عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com