English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English Persian
interfenestration پهنای حرزمیان دو روزنه
Other Matches
line width پهنای خط
blade پهنای برگ
handsbreadth پهنای دست
the flat of the hand پهنای درست
going پهنای پله
handbreadth پهنای دست
band width پهنای باند
slit width پهنای شکاف
pulse width پهنای پالس
pulse width پهنای تپش
peak width پهنای پیک
nominal bandwidth پهنای بانداسمی
band width پهنای نوار
bandwidth پهنای باند
bw پهنای نوار
beam width پهنای اشعه
wideband پهنای باند
fan in پهنای ورودی
fan out پهنای خروجی
memory bandwidth پهنای باند حافظه
spectral band width پهنای نوار طیف
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
broadband channel مجرای پهنای باند
nominal bandwidth پهنای باند نامی
effective band width پهنای موثر نوار
frequency band width پهنای باند فرکانس
narrowband پهنای باند باریک
measure کل پهنای خط چاپ شده یک متن
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
volleyball net بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
columns چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
columns خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
eyehole روزنه
venting روزنه
pore روزنه
vented روزنه
orifice روزنه
vents روزنه
case ment روزنه
casements روزنه
casement روزنه
fossa روزنه
breathing hole روزنه
imperforate بی روزنه
dream hole روزنه
window روزنه
orifices روزنه
fenestra روزنه
holed روزنه
hole روزنه
outlet روزنه
stoma روزنه
hatches روزنه
hatched روزنه
winnock روزنه
aperture روزنه
hatch روزنه
pores روزنه
outlets روزنه
apertures روزنه
peepholes روزنه
peephole روزنه
port hole روزنه
holes روزنه
meshing روزنه
vent روزنه
loop hole روزنه
loop-hole روزنه
holing روزنه
port روزنه
chik روزنه
peep hole روزنه
breathing-hole روزنه
OS روزنه
mesh روزنه
spy hole روزنه
meshes روزنه
ostium روزنه
eyelet روزنه
eyelets روزنه
wicker work روزنه درنصفه
fenestella روزنه محراب
fenestra ovalis روزنه بیضی
fenestra rotunda روزنه گرد
oval window روزنه بیضی
ray of hope روزنه امید
wall opening روزنه دیوار
round window روزنه گرد
mesh aperture روزنه شبکه
oeil de boeuf روزنه گرد
orifice diameter قطر روزنه
inspection hole روزنه بازبینی
porosity نسبت روزنه ها
stomatous روزنه دار
string picture روزنه کمان
illumniation aperture روزنه روشنایی
illuminating aperture روزنه روشنایی
vision slit روزنه دید
foramen روزنه مخرج
sky light روزنه سقف
fenestration روزنه گشایی
meatus روزنه معبر
loopholes مفر روزنه
slots روزنه شیار
slotting روزنه شیار
perforate روزنه دار
airports روزنه هوا
airport روزنه هوا
perforates روزنه دار
perforating روزنه دار
cellular روزنه دار
loophole مفر روزنه
eyes روزنه دار
slot روزنه شیار
dumb chamber اطاق بی روزنه
aperture روزنه گشادگی
apertures روزنه گشادگی
apertures روزنه دید
bulls eye روزنه گرد
eye روزنه دار
eyeing روزنه دار
eying روزنه دار
aperture روزنه دید
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
monospaced font نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
louver گنبد روزنه دار
scuttling عقب نشینی روزنه
scuttles عقب نشینی روزنه
scuttled عقب نشینی روزنه
peeps نیش افتاب روزنه
scuttle عقب نشینی روزنه
louvre گنبد روزنه دار
louvers گنبد روزنه دار
archery-house روزنه باریک تیزاندازی
pore روزنه خلل وفرج
eye bolt پیچ روزنه دار
pores روزنه خلل وفرج
eyelet plier انبردست روزنه دار
peeping نیش افتاب روزنه
eye hook قلاب روزنه دار
peeped نیش افتاب روزنه
peep نیش افتاب روزنه
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
shutter پشت پنجرهای پرده روزنه
micropyle روزنه یاسوراخ بسیار ریزوخرد
shutters پشت پنجرهای پرده روزنه
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
interfenestration فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
holes نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
jet جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jets جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
static vent روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
jetting جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetted جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
hole نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
texts برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
hatch way روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
oubiette زندان پنهان که در بالای ان یک روزنه هست و بس سیاه چال
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
kerb inlet روزنه یا منفذی که در زیرجدول جهت عبور اب باران تعبیه میشود
lancet [پنجره نوک تیز با روزنه ی باریک برای عبور نور]
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
base width عرض پایه پهنای پایه
port روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com