Dictiornary-Farsi | پهنای شکاف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
slit width	پهنای شکاف


Other Matches

gill slit	شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
line width	پهنای خط
peak width	پهنای پیک
band width	پهنای نوار
nominal bandwidth	پهنای بانداسمی
band width	پهنای باند
the flat of the hand	پهنای درست
handsbreadth	پهنای دست
wideband	پهنای باند
going	پهنای پله
blade	پهنای برگ
handbreadth	پهنای دست
bandwidth	پهنای باند
pulse width	پهنای تپش
beam width	پهنای اشعه
bw	پهنای نوار
pulse width	پهنای پالس
fan out	پهنای خروجی
fan in	پهنای ورودی
interfenestration	پهنای حرزمیان دو روزنه
memory bandwidth	پهنای باند حافظه
effective band width	پهنای موثر نوار
narrowband	پهنای باند باریک
spectral band width	پهنای نوار طیف
blade height adjustment	پهنای تنظیم بلندی
modulation handwidth	پهنای باند مدولاسیون
frequency band width	پهنای باند فرکانس
broadband channel	مجرای پهنای باند
nominal bandwidth	پهنای باند نامی
impluse bandwith	پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth	پهنای باند ورودی- خروجی
measure	کل پهنای خط چاپ شده یک متن
volleyball net	بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
columns	چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column	چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
columns	خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column	خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
aggregate	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
hyphenation	تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
in band signalling	ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
monospaced font	نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
bar code	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes	دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
chart	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
base band	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband	روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
text	برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts	برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
telpak	سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
justification	مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
fractional	اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
justifications	مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
composition and make up terminal	صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
G.	استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
bandwidth	صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
slither	شکاف
slithers	شکاف
fissures	شکاف
slithered	شکاف
slithering	شکاف
hiatus	شکاف
fissure	شکاف
cloot	شکاف سم
gap	شکاف
cleft	شکاف
slashes	شکاف
break through	شکاف
fairlead	شکاف
nick	شکاف
scar	شکاف
scarred	شکاف
scarring	شکاف
scars	شکاف
interstice	شکاف
fisure	شکاف
clift	شکاف
slash	شکاف
multifid	شکاف شکاف
slashed	شکاف
clefts	شکاف
chine	شکاف
incision	شکاف
lacuna	شکاف
insection	شکاف
chasms	شکاف
incisure	شکاف
chasm	شکاف
crazes	شکاف
craze	شکاف
rifts	شکاف
rift	شکاف
incisions	شکاف
gaps	شکاف
crevices	شکاف
crevice	شکاف
head slot	شکاف هد
fractions	شکاف
buttressed	شکاف
buttress	شکاف
slits	شکاف
slit	شکاف
chik	شکاف
buttresses	شکاف
buttressing	شکاف
fraction	شکاف
arm slit	شکاف
eying	شکاف
eyes	شکاف
eyeing	شکاف
notch	شکاف
eye	شکاف
tear	شکاف
notches	شکاف
grooves	شکاف
groove	شکاف
raking	شکاف
rakes	شکاف
rake	شکاف
cracks	شکاف
apertures	شکاف
aperture	شکاف
overtures	شکاف
overture	شکاف
split	شکاف
chinking	شکاف
seam	شکاف
nicks	شکاف
crack	شکاف
nicking	شکاف
break	شکاف
breaks	شکاف
chap	شکاف
chinked	شکاف
chink	شکاف
fracturing	شکاف
fractures	شکاف
chinks	شکاف
fractured	شکاف
seams	شکاف
fracture	شکاف
nicked	شکاف
slots	شکاف
slot	شکاف
cleft palate	شکاف سق
slotting	شکاف
cleft palates	شکاف سق
suture	شکاف
t slot	شکاف " T "
freeing port	شکاف یک طرفه
cranny	شکاف دیوار
fill gap	شکاف پرونده
file gap	شکاف پرونده
creavasse	شکاف ژرف
fissile	شکاف پذیر
chap	شکاف [در پوست]
fissiparous	شکاف خورنده
employment gap	شکاف اشتغال
expansion slot	شکاف گسترشی
depth of abutting gap faces	ارتفاع شکاف
file gap	شکاف فایل
deflationary gap	شکاف انقباضی
horn gap	شکاف سرنایی
gap character	دخشه شکاف پر کن
synaptic cleft	شکاف سیناپسی
strake	شکاف سقف
stoma	شکاف چاک
stoma	شکاف دهان
starter gap	شکاف اغازگر
lacunose	شکاف دار
splitter	شکاف دهنده
main gap	شکاف اصلی
slide aperture	شکاف درجه
rifty	شکاف دار
rifted	شکاف دار
regional gap	شکاف ناحیهای
rear sight	شکاف درجه
notched	شکاف دار
notchy	شکاف دار
phase splitter	فاز شکاف
t slot	شکاف تی شکل
tooth gap	شکاف دندانه
trenchancy	نفوذ شکاف
gap digit	رقم شکاف پر کن
judas	شکاف کوچک
gap in a wall	شکاف دردیوار
hair splitter	ادم مو شکاف
bird's-mouth	شکاف سه گوشه
arrow-loop	شکاف تهویه
aximez	شکاف پنجره
regional gap	شکاف منطقهای
ajimez	شکاف پنجره
inflationary gap	شکاف تورمی
kibed	دارای شکاف
cleft palates	شکاف کام
cleft palate	شکاف کام