Dictiornary-Farsi | پوزش خواهی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 118 (7 milliseconds)

English	Persian
amende honorable	پوزش خواهی


Other Matches

Take it or leave it.	می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
apology	پوزش
apologies	پوزش
pardons	پوزش
pardoning	پوزش
pardoned	پوزش
pardon	پوزش
to beg your pardon	پوزش می خواهم
apologia	پوزش ادبی
to excuse oneself	پوزش خواستن
apologias	پوزش ادبی
apologetic	پوزش امیز
apologist	پوزش خواه
apologise	پوزش طلبیدن
excusatory	پوزش امیز
excuse me	پوزش می خواهم
apologizing	پوزش خواستن
apologised	پوزش خواستن
apologists	پوزش خواه
apologises	پوزش خواستن
apologising	پوزش خواستن
apologize	پوزش خواستن
apologizes	پوزش خواستن
apologized	پوزش خواستن
to offer an apology	پوزش خواستن
apologetically	از راه پوزش یا دفاع
i express my regret for it	پوزش میخواهم که چنین شد
to offer an excuse	پوزش خواستن عذرخواهی کردن
i beg your pardon	پوزش میخواهم معذرت می خواهم
you must a for that conduct	باید از این طرز رفتار پوزش بخواهید
to eat humble pie	پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
He who excuses accuses himself. <proverb>	کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
A guilty conscience needs no accuser. <proverb>	کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience. <proverb>	کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند. [ضرب المثل]
toxicomania	سم خواهی
nosophilia	بیماری خواهی
illy	ازروی بد خواهی
oestrus	گشن خواهی
thou wilt go	خواهی رفت
thou shalt go	خواهی رفت
thanatomania	مرگ خواهی
sapphism	همجنس خواهی
zealotry	هوا خواهی
zoophilia	حیوان خواهی
zoophily	حیوان خواهی
Why dont you leave me alone?	از جان من چه می خواهی ؟
will to power	قدرت خواهی
uranism	همجنس خواهی
progressivism	ترقی خواهی
homoerotism	همجنس خواهی
blackmails	باج خواهی
blackmailing	باج خواهی
blackmailed	باج خواهی
blackmail	باج خواهی
inversions	همجنس خواهی
benevolence	نیک خواهی
benevolence	خیر خواهی
zeal	خیر خواهی
progressiveness	ترقی خواهی
willy-nilly	خواهی نخواهی
homosexuality	همجنس خواهی
willy nilly	خواهی نخواهی
electron affinity	الکترون خواهی
coprophilia	مدفوع خواهی
estrus	گشن خواهی
hebephilia	نوجوان خواهی
amativeness	خاطر خواهی
inversion	همجنس خواهی
ephebophilia	جوان خواهی
urning	در همجنس خواهی مردان
Pick, what you like [want] !	هر کدام را می خواهی بردار!
Do you want some more food ?	بازهم غذا می خواهی ؟
Why do you want to know ? dont be nosy.	می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
What the hell do you want?	چه زهر ماری می خواهی ؟
polled	نظر خواهی کردن
hypersexuality	فزون خواهی جنسی
appealable	قابل پژوهش خواهی
liberalism	اصول ازادی خواهی
apologise	عذر خواهی کردن
abundancy motive	انگیزه فزون خواهی
supercilious	از روی خود خواهی
poll	نظر خواهی کردن
apologizing	عذر خواهی کردن
apologizes	عذر خواهی کردن
apologized	عذر خواهی کردن
apologising	عذر خواهی کردن
apologises	عذر خواهی کردن
apologised	عذر خواهی کردن
polls	نظر خواهی کردن
latent homosexuality	همجنس خواهی نهفته
to offer an apology	عذر خواهی کردن
crystal growth affinity	رشد خواهی بلور
tribadism	همجنس خواهی فاعلی
overt homosexuality	همجنس خواهی اشکار
apologize	عذر خواهی کردن
sapphism	همجنس خواهی زنان
royalistic	مبنی برسلطنت خواهی
public spiritedness	خیر خواهی مردم
generosity	خیر خواهی گشاده دستی
Do you want to have your fortune told?	می خواهی برایت فال بگیرم ؟
Having hardly arrived you want to. . .	هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
to play at	خواهی نخواهی اقدام کردن
faute de mieux	همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
She is hopping mad .	چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
When in Rome, do as the Romans do! <proverb>	خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where do you want to go this time of night ?	این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
You seem to expect something for good measure !	مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
You wI'll benefit by this book .	از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
If you want to sell your car , I am your man .	اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
nothing serves to but apology	هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
radicalism	روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
invitations	وعده خواهی وعده گیری
invitation	وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس