English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English Persian
front axle housing پوسته اکسل جلو
Search result with all words
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
Other Matches
exfoliation پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
flaking جرقه پوسته پوسته شدن
flake جرقه پوسته پوسته شدن
flaked جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate پوسته پوسته شامه دار
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
axles اکسل
tie rod اکسل
axle اکسل
axles اکسل محور
driving axle اکسل گرداننده
excels برنامه اکسل
excelling برنامه اکسل
front axle اکسل جلو
back axle اکسل عقب
excelled برنامه اکسل
axle اکسل محور
excel برنامه اکسل
front axle bearing یاطاقان اکسل جلو
front axle drive محرک اکسل جلو
axle journal یاطاقان گرد اکسل
microsoft excel برنامه مایکروسافت اکسل
front axle suspension اویزش یا تعلیق اکسل جلو
scabs پوسته پوسته شدن
scab پوسته پوسته شدن
desquamate پوسته پوسته شدن
exfoliate پوسته پوسته شدن
scabrous زبر پوسته پوسته
wheel base فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
crust پوسته
mantles پوسته
mantle پوسته
filmed پوسته
chaff پوسته
flaky پوسته پوسته
skins پوسته
skinning پوسته
skinned پوسته
crusts پوسته
bushing پوسته
skin پوسته
shelly پوسته پوسته
shuck پوسته
single skinned یک پوسته
wythe پوسته
encrustation پوسته
encrustations پوسته
upper crust پوسته
scurf پوسته
putamen پوسته
patagium پوسته
cryosphere یخ پوسته
earth crust پوسته
testa پوسته
incrustation پوسته
incrustment پوسته
leprose پوسته پوسته
membrance پوسته
stator پوسته
esquillage پوسته
film پوسته
cases پوسته
flaked پوسته
flaking پوسته
shell پوسته
case پوسته
membrane پوسته
dish پوسته
dishes پوسته
membranes پوسته
cortex پوسته
cortices پوسته
sludge پوسته یخ
cod پوسته
sleeves پوسته
sleeve پوسته
shells پوسته
flake پوسته
layer پوسته
layers پوسته
shelling پوسته
skin friction مقاومت پوسته
wing skin پوسته بال
energy shell پوسته انرژی
pods پوسته محافظ
scutum پوسته استخوانی
electron sheath پوسته الکترونی
electron shell پوسته الکترون
soft shell نرم پوسته
endocarp پوسته هسته
erratic scab پوسته جوش
rawhide پوسته خام
pellicular پوسته دار
pelliculate دارای پوسته
bushes پوسته داخلی
bush پوسته داخلی
oxide skin پوسته اکسید
pellicle پوسته نازک
ion sheath پوسته یونی
membran پوسته دار
rinded پوسته دار
valence shell پوسته والانس
earth's crust پوسته زمین
earth crust پوسته زمین
corrugated skin پوسته موجدار
cooling shell پوسته سردکننده
crusts پوسته زمین
skin پوسته ریخته گی
skinned پوسته ریخته گی
encrustation پوسته بندی
crusty پوسته مانند
snail حلزون با پوسته
skinning پوسته ریخته گی
encrustations پوسته بندی
acetate film پوسته استاتی
descaling پوسته زدایی
pod پوسته محافظ
crankcase پوسته موتور
rawhides پوسته خام
soft shelled نرم پوسته
soft skin پوسته نرم
outer shell پوسته والانس
sublevel زیر پوسته
damp proof membrane پوسته نمبند
subsell زیر پوسته
curing membrane پوسته نگهبان
cupola shell پوسته کوپل
slough پوسته خارجی
crust پوسته زمین
skins پوسته ریخته گی
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
encrustations پوسته دار سازی
rear axle casing پوسته محور عقب
encrustation پوسته دار سازی
tegmen پوسته داخلی تخم
soft shelled دارای پوسته تردوشکننده
loricate دارای پوسته محافظ
furnace shell قشر یا پوسته کوره
ectoclast پوسته خارجی سلول
crust of the earth پوسته یا قشر زمین
film evaporator تبخیر کننده پوسته
rind پوسته بیرونی هرچیزی
gear case پوسته جعبه دنده
encrust بشکل پوسته در اوردن
graben فرورفتگی در پوسته زمین
half shell mold قالب نیم پوسته
encrust با پوسته یاقشری پوشاندن
adapter sleeve پوسته تطبیق دهنده
body fit sleeve پوسته یا غلاف مناسب
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
slug حلزون بدون پوسته
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
soft shell دارای پوسته ترد وشکننده
helicoid بشکل پوسته حلزون مارپیچ
lorica پوسته سخت حافظ جانوران
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
gas case hardening سخت گردانی پوسته گازی
crankcase محفظه کارتر پوسته میل لنگ
epicarp پوسته خارجی قسمت نرم میوه
to crust [snow] تشکیل دادن به پوسته سخت [برف]
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
proctodaeum قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
andesite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
splinter screen پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crust پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plutonism فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
cam ring رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
lobster thermidor مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com