Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
slough
پوسته خارجی
Search result with all words
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
ectoclast
پوسته خارجی سلول
epicarp
پوسته خارجی قسمت نرم میوه
proctodaeum
قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
Other Matches
banjo axle
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
flake
جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate
پوسته پوسته شامه دار
flaked
جرقه پوسته پوسته شدن
flaking
جرقه پوسته پوسته شدن
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
scabs
پوسته پوسته شدن
scab
پوسته پوسته شدن
exfoliate
پوسته پوسته شدن
scabrous
زبر پوسته پوسته
desquamate
پوسته پوسته شدن
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
shelling
پوسته
filmed
پوسته
film
پوسته
mantles
پوسته
encrustation
پوسته
encrustations
پوسته
shells
پوسته
upper crust
پوسته
wythe
پوسته
mantle
پوسته
dishes
پوسته
testa
پوسته
shelly
پوسته پوسته
shuck
پوسته
single skinned
یک پوسته
cortex
پوسته
stator
پوسته
sludge
پوسته یخ
cod
پوسته
dish
پوسته
scurf
پوسته
flaking
پوسته
flaked
پوسته
shell
پوسته
putamen
پوسته
case
پوسته
crust
پوسته
cases
پوسته
flake
پوسته
cortices
پوسته
sleeve
پوسته
layers
پوسته
skinning
پوسته
skins
پوسته
patagium
پوسته
incrustation
پوسته
incrustment
پوسته
flaky
پوسته پوسته
layer
پوسته
sleeves
پوسته
chaff
پوسته
membrance
پوسته
leprose
پوسته پوسته
bushing
پوسته
earth crust
پوسته
skinned
پوسته
membrane
پوسته
membranes
پوسته
cryosphere
یخ پوسته
crusts
پوسته
skin
پوسته
esquillage
پوسته
cupola shell
پوسته کوپل
skin friction
مقاومت پوسته
damp proof membrane
پوسته نمبند
soft shell
نرم پوسته
valence shell
پوسته والانس
earth crust
پوسته زمین
soft shelled
نرم پوسته
outer shell
پوسته والانس
soft skin
پوسته نرم
rawhide
پوسته خام
crankcase
پوسته موتور
membran
پوسته دار
subsell
زیر پوسته
corrugated skin
پوسته موجدار
sublevel
زیر پوسته
cooling shell
پوسته سردکننده
rawhides
پوسته خام
scutum
پوسته استخوانی
crusty
پوسته مانند
oxide skin
پوسته اکسید
skins
پوسته ریخته گی
skinning
پوسته ریخته گی
skinned
پوسته ریخته گی
skin
پوسته ریخته گی
crusts
پوسته زمین
crust
پوسته زمین
pellicle
پوسته نازک
pelliculate
دارای پوسته
descaling
پوسته زدایی
acetate film
پوسته استاتی
ion sheath
پوسته یونی
snail
حلزون با پوسته
earth's crust
پوسته زمین
electron sheath
پوسته الکترونی
electron shell
پوسته الکترون
endocarp
پوسته هسته
rinded
پوسته دار
curing membrane
پوسته نگهبان
energy shell
پوسته انرژی
erratic scab
پوسته جوش
pellicular
پوسته دار
bushes
پوسته داخلی
encrustations
پوسته بندی
bush
پوسته داخلی
pod
پوسته محافظ
encrustation
پوسته بندی
pods
پوسته محافظ
wing skin
پوسته بال
encrust
با پوسته یاقشری پوشاندن
adapter sleeve
پوسته تطبیق دهنده
rear axle casing
پوسته محور عقب
film evaporator
تبخیر کننده پوسته
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
furnace shell
قشر یا پوسته کوره
soft shelled
دارای پوسته تردوشکننده
front axle housing
پوسته اکسل جلو
tegmen
پوسته داخلی تخم
rind
پوسته بیرونی هرچیزی
body fit sleeve
پوسته یا غلاف مناسب
encrust
بشکل پوسته در اوردن
crust of the earth
پوسته یا قشر زمین
loricate
دارای پوسته محافظ
graben
فرورفتگی در پوسته زمین
encrustation
پوسته دار سازی
slug
حلزون بدون پوسته
half shell mold
قالب نیم پوسته
encrustations
پوسته دار سازی
gear case
پوسته جعبه دنده
drop worm housing
پوسته حلزونی سقوطی
rinds
پوسته بیرونی هرچیزی
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
interchangeable bearing shells
پوسته قابل تعویض یاطاقان
soft shell
دارای پوسته ترد وشکننده
helicoid
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
gas case hardening
سخت گردانی پوسته گازی
spaced armor
دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
to crust
[snow]
تشکیل دادن به پوسته سخت
[برف]
crankcase
محفظه کارتر پوسته میل لنگ
clinker
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
endodermis
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
diabase
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
splinter screen
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
crusts
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
syenite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
andesite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
crust
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
dunite
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
geotectonic
مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
plutonism
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
buzzed
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzz
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
geochemistry
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
shells
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
volumetric loading/density
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
catastrophism
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
neptunist
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
plutonic theory
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
outboard
خارجی
outward
خارجی
exoteric
خارجی
alien
خارجی
aliens
خارجی
exotic
خارجی
exosphere
خارجی
foreign
خارجی
gringo
خارجی
exogenous
خارجی
gringos
خارجی
oversea
خارجی
exteriors
خارجی
exterior
خارجی
abextra
خارجی
international line
خط خارجی
outside
خارجی
external
خارجی
outer
خارجی
extra
خارجی
extra-
خارجی
extras
خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com