English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tortoise shell پوست ابرهای لاک پشت دریایی
Other Matches
sea urchin خار پوست دریایی
sea urchins خار پوست دریایی
leather back لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
high cloud ابرهای مرتفع
low cloud ابرهای کم ارتفاع
medium cloud ابرهای متوسط
magellanic clouds ابرهای ماژلانی
reflecting nebulas ابرهای بازتابنده
scattered clouds ابرهای پراکنده [هواشناسی]
cumulous مانند ابرهای متراکم
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
lowery دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
loury دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
mammatus ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
scleroderma مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
skinned پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning پوست کندن با پوست پوشاندن
skin پوست کندن با پوست پوشاندن
skins پوست کندن با پوست پوشاندن
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
tegumnentum پوست طبیعی پوست
peel پوست انداختن پوست
peels پوست انداختن پوست
fracto stratus ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
peltry پوست
neurilemma or lema پوست پی
parer پوست کن
crustal پوست
goatskin پوست بز
skinner پوست کن
goatskins پوست بز
scalp پوست سر
encrustation پوست
shelling پوست
shell پوست
rinds پوست
rind پوست
hides پوست
peel پوست
hide پوست
husk پوست
peels پوست
skinless بی پوست
swanskin پوست قو
tegmentum پوست
tegmen پوست
shells پوست
tunc پوست
skins پوست
skinning پوست
cortex پوست
cortices پوست
skinned پوست
skin پوست
goats پوست بز
goat پوست بز
shale پوست
encrustations پوست
peeling پوست
strippers پوست کن
barked پوست
dermis پوست
hull پوست
dermatalgia پوست
husks پوست
cuticle پوست
hulls پوست
glume پوست
barks پوست
integument پوست
barking پوست
bark پوست
flayer پوست کن
stripper پوست کن
pare پوست کندن
pared پوست کندن
pares پوست کندن
scab پوست زخم
scabs پوست زخم
rinds پوست کندن
hard shell سخت پوست
rind پوست کندن
ecdysis پوست اندازی
drumhead پوست طبل
flaying پوست کندن از
buckskins پوست گوزن
flayed پوست کندن از
flay پوست کندن از
moulting پوست اندازی
buckskin پوست اهو
buckskin پوست گوزن
mantles پوست روکش
dermoidal پوست مانند
dermoidal شبیه پوست
moults پوست انداختن
dermotropic پوست گرای
dermoid پوست مانند
desquamate پوست ریختن
hardshell سخت پوست
drum head پوست طبل
skinny پوست واستخوان
mantle پوست روکش
deerskin پوست گوزن
deerskin پوست اهو
dry bones پوست واستخوان
buckskins پوست اهو
desquamate پوست انداختن
flays پوست کندن از
shuck پوست نخودوغیره
excoriate پوست کندن از
flense پوست کندن
ethiopian سیاه پوست
slipe پوست کندن از
skiver پوست تراش
ethiope سیاه پوست
slough پوست مار
slough پوست سبوس
excoriation پوست رفتگی
excorticate پوست کندن
molting پوست انداختن
molts پوست انداختن
moult پوست انداختن
fellmonger دلال پوست
moulted پوست انداختن
exuviate پوست انداختن
flench پوست کندن
unhusk پوست کندن
erythema التهاب پوست
pelt پوست خام
egg shell پوست تخم
fellmonger پوست فروش
glumaceous پوست دار
ectorderm برون پوست
skin effect اثر پوست
ecdysis پوست ریختن
fret پوست را بردن
frets پوست را بردن
endoderm درون پوست
skin and bone پوست واستخوان
pelt پوست کندن
pelted پوست خام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com