Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (10 milliseconds)
English	Persian
slink	پوست بره تودلی
slinking	پوست بره تودلی
slinks	پوست بره تودلی
galyak	پوست بره تودلی
Other Matches
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
peels	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
peels	پوست
peel	پوست
swanskin	پوست قو
skinner	پوست کن
skinless	بی پوست
cortices	پوست
dermis	پوست
stripper	پوست کن
strippers	پوست کن
parer	پوست کن
goatskin	پوست بز
goatskins	پوست بز
dermatalgia	پوست
peltry	پوست
cuticle	پوست
crustal	پوست
scalp	پوست سر
cortex	پوست
peeling	پوست
shale	پوست
hide	پوست
hides	پوست
encrustations	پوست
rind	پوست
rinds	پوست
shells	پوست
tunc	پوست
shelling	پوست
goat	پوست بز
husks	پوست
skins	پوست
skinning	پوست
skinned	پوست
skin	پوست
tegmen	پوست
tegmentum	پوست
goats	پوست بز
husk	پوست
shell	پوست
hulls	پوست
glume	پوست
integument	پوست
encrustation	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
barked	پوست
hull	پوست
bark	پوست
barks	پوست
barking	پوست
flayer	پوست کن
exuviate	پوست انداختن
fellmonger	دلال پوست
melanotic	سیاه پوست
taxidermist	پوست ارا
beavers	پوست سگ ابی
chafe	پوست رفتگی
melanic	سیاه پوست
beaver	پوست سگ ابی
malicorium	پوست انار
tegmentum	پوست طبیعی
skin	پوست پوستی
mesoderm	میان پوست
moleskin	پوست کورموش
negress	زن سیاه پوست
chafing	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
skins	پوست پوستی
ethiope	سیاه پوست
ethiopian	سیاه پوست
molt	پوست اندازی
excoriate	پوست کندن از
skinning	پوست پوستی
excoriation	پوست رفتگی
excorticate	پوست کندن
skinned	پوست پوستی
unhusk	پوست کندن
slipe	پوست کندن از
flench	پوست کندن
scrota	پوست بیضه
scabs	پوست زخم
impassiveness	پوست کلفتی
scab	پوست زخم
moulting	پوست اندازی
hypodermis	پوست زیرین
mantles	پوست روکش
mantle	پوست روکش
thin skinned	پوست نازک
husked	پوست کنده
transcutaneal	عبورکننده از پوست
hard shell	سخت پوست
hardshell	سخت پوست
whitey	سفید پوست
whity	سفید پوست
scrotum	پوست بیضه
scrotums	پوست بیضه
flense	پوست کندن
malacodermous	نرم پوست
kipskin	دسته پوست
crusted	پوست دار
peeled	پوست کنده
in plain english	پوست کنده
glumaceous	پوست دار
thick skinned	پوست کلفت
scalps	پوست کندن از سر
scalps	پوست سر بامو
fellmonger	پوست فروش
scalps	پوست فرق سر
scalp	پوست کندن از سر
scalp	پوست سر بامو
scalp	پوست فرق سر
kid skin	پوست بزغاله
dermoidal	شبیه پوست
dermatography	شرح پوست
dermatographia	پوست نگاری
dry bones	پوست واستخوان
derm	زیر پوست
decorticate	پوست کندن از
debark	پوست کندن از
ecdysis	پوست اندازی
percutaneous	از راه پوست
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
ecdysis	پوست ریختن
ectorderm	برون پوست
egg shell	پوست تخم
periderm	پوست برونی
pachydrmatous	پوست کلفت
dermatoid	پوست مانند
parchmenty	پوست مانند
dermoid	پوست مانند
dermoid	شبیه پوست
dermoidal	پوست مانند
dermotropic	متمایل به پوست
dermotropic	پوست گرای
parachroma	بیرنگی پوست
desquamate	پوست انداختن
dermatozoa	انگلهای پوست
desquamate	پوست ریختن
papillose	مانندبرامدگی پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
parer	پوست تراش
dermatology	پوست شناسی
drum head	پوست طبل
drumhead	پوست طبل
periderm	پوست اطراف
pachydermatous	پوست کلفت
pachydermatous	ستبر پوست
alphosis	بیرنگی پوست
albinism	سفیدی پوست
scscalable	پوست کندنی
entoderm	درون پوست
aboveboard	پوست کنده
onionskin	پوست پیاز
picked	پوست کنده
shuck	پوست نخودوغیره
peltmonger	پوست فروش
taxidermy	پوست ارایی
skin and bone	پوست واستخوان
skin effect	اثر پوست
erythema	التهاب پوست
skinner	پوست فروش
scarf skin	پوست برونی
scalable	پوست کندنی
apple peel	پوست سیب
phyma	برامدگی پوست
calfskin	پوست گوساله
oxhide	پوست گاو
endoderm	درون پوست
calf skin	پوست گوساله
pityriasis	شوره پوست
broadtail	پوست بره
hulled	پوست کنده
blach hulled	سیاه پوست
bast	پوست درخت
corticated	پوست دار
corticate	پوست دار
barky	پوست دار
rhytidome	پوست درخت
ross	پوست درخت
ross	پوست کندن
skiver	پوست تراش
bark	پوست کندن
sheds	پوست انداختن
shedding	پوست ریختن
shedding	پوست انداختن
shed	پوست ریختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com