Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
hide
پوست خام گاووگوسفند وغیره
hides
پوست خام گاووگوسفند وغیره
Other Matches
shelling
پوست فندق وغیره
shells
پوست فندق وغیره
shell
پوست فندق وغیره
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
skiver
چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
red meat
گوشت گاووگوسفند
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel
پوست انداختن پوست
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peels
پوست انداختن پوست
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
et cetera
وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
وغیره وغیره
etcaetera
وغیره
pile
پرزقالی وغیره
piled
پرزقالی وغیره
dales
خلیج وغیره
snap
قفلکیف وغیره
dale
خلیج وغیره
snapped
قفلکیف وغیره
sheeting
ملافه وغیره
snaps
قفلکیف وغیره
snapping
قفلکیف وغیره
stations
ایستگاه اتوبوس وغیره
vases
گلدان نقره وغیره
curlicue
تزئینات خطاطی وغیره
coronel
هاله خورشید وغیره
stationed
ایستگاه اتوبوس وغیره
coronal
هاله خورشید وغیره
station
ایستگاه اتوبوس وغیره
coequal
درشان ومقام وغیره
subsidence
تخفیف درد وغیره
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
dollop
دسته علف وغیره
dollops
دسته علف وغیره
furnace
تون حمام وغیره
furnaces
تون حمام وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
snouts
لوله کتری وغیره
snout
لوله کتری وغیره
propeller
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
clop
لنگی اسب وغیره
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
vase
گلدان نقره وغیره
frontlet
پیشانی اسب وغیره
trap
زانویی مستراح وغیره
sashes
حمایل نظامی وغیره
ratoon
نهال موز وغیره
tubes
لوله خمیرریش وغیره
propellor
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tube
لوله خمیرریش وغیره
dower
لانه خرگوش وغیره
dossel
پشتی صندلی وغیره
dossal
پشتی صندلی وغیره
sash
حمایل نظامی وغیره
seance
جلسه احضارارواح وغیره
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
Please pay the bearer .
دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
horologe
ساعت مچی ودیواری وغیره
My hair stood on end .
مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
skyrocketing
ازدیاد سریع قیمت وغیره
hobs
با دندانه ماشین وغیره بریدن
skyrocket
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed
ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrockets
ازدیاد سریع قیمت وغیره
loge
جای ویژه در تاتر وغیره
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
Known and unknown .
معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
To turn over the pages .
ورق زدن ( کتاب وغیره )
To hit a wining streak.
شانس آوردن ( درقمار وغیره )
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
barn
انبار کاه و جو وکنف وغیره
barns
انبار کاه و جو وکنف وغیره
closures
دریچه درب بطری وغیره
closure
دریچه درب بطری وغیره
hob
با دندانه ماشین وغیره بریدن
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
choreography
رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
nephew
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
speedup
ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
The kI'lled and the wounded.
کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
cess
سرازیری کنار رودخانه وغیره
stancher
بند اور خون وغیره
spinule
خارهای ریز چرخ وغیره
To be decorated .
نشان گرفتن ( مدال وغیره )
sick berth
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
copartner
سهیم وشریک در تجارت وغیره
eversion
برگرداندن پلک چشم وغیره
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
blear
تاری حاصل از اشک وغیره
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
nephews
پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
tailpiece
ارایش ته فصل کتاب وغیره
sick bays
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
sick bay
بهداری کشتی ودانشکده وغیره
wreckage
لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
Black and white.
سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
To decay . To go bad .
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
A concession
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
To knock someone down.
کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
workbench
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
To climb down.
پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
workbenches
میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
tick
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticked
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
ticks
انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
In a state of despair(anxiety,etc).
درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
No vacancies.
جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
wreckage piece
تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
I have a toothache (headache).
دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
To dismount from a horse(bicycle).
از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
mannitol
ماده قندی شیر خشت وغیره
speed limit
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limits
حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
citriculture
کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
brakeman
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
backboard
تختهء پشت قاب عکس وغیره
To air the clothes (bed-sheets etc).
آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
shortening
روغن ترد کننده شیرینی وغیره
mannite
ماده قندی شیر خشت وغیره
stow away
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
lictor
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
stenotype
دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
giblet
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
twiddles
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
twiddling
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
tag line
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
twiddle
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
drylot
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
twiddled
باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
pits
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
pit
سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
state aid
کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
He is a corrupt official .
مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
lumpen
محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
A bare hourse .
اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
pyrene
تخم سیب وگلابی وغیره هسته میوه
haulm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
halm
ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
shook
روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
She has emotional entanglements (involvement ) .
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
gauger
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
To operate something .
چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
lycanthropy
تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
It is a perfect fit.
کاملا" اندازه است ( لباس ،کفش وغیره )
cadres
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
stave
بشکل چوب دستی یاچماق وغیره دراوردن
talking book
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
hutches
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
talking books
صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
hutch
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
woodprint
کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار وغیره
taster
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).
چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
posts
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
tasters
کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
To turn on the light(radio, T. V).
چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
cadre
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
pushpin
سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره
hooted
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
hooting
فریاد اعتراض و بی صبری مثل عجب و واه وغیره
panada
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
island
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
panade
نان جوشانده درشیر با زرده تخم مرغ وغیره
The cat ate the whole mouse.
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com