Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
slough	پوست سبوس
Other Matches
pollard	سبوس
bran	سبوس
chaff	سبوس
husks	سبوس
husk	سبوس
shuck	سبوس
husks	بی سبوس کردن
furfuraceous	سبوس مانند
husk	بی سبوس کردن
husker	سبوس گیر
shells	سبوس گیری کردن
graham flour	اردگندم سبوس دار
shelling	سبوس گیری کردن
purofier	ماشین سبوس گیری
shell	سبوس گیری کردن
cod	چنته غلاف سبوس
pumpernickel	نان جو سیاه سبوس دارالمانی
sowens	شوربای سبوس ارد جو دوسر
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
bran pie	فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
soy	سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
rinds	پوست
glume	پوست
goatskins	پوست بز
stripper	پوست کن
goatskin	پوست بز
skinless	بی پوست
skinner	پوست کن
swanskin	پوست قو
flayer	پوست کن
peeling	پوست
strippers	پوست کن
rind	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
husk	پوست
hides	پوست
cortices	پوست
integument	پوست
parer	پوست کن
dermis	پوست
dermatalgia	پوست
peltry	پوست
peel	پوست
cortex	پوست
peels	پوست
cuticle	پوست
crustal	پوست
hide	پوست
goats	پوست بز
scalp	پوست سر
shelling	پوست
skins	پوست
barking	پوست
hull	پوست
shale	پوست
bark	پوست
goat	پوست بز
hulls	پوست
skinned	پوست
shells	پوست
barked	پوست
barks	پوست
tunc	پوست
skin	پوست
encrustation	پوست
tegmentum	پوست
husks	پوست
tegmen	پوست
skinning	پوست
shell	پوست
encrustations	پوست
dermoidal	پوست مانند
beavers	پوست سگ ابی
skin	پوست پوستی
dermoid	پوست مانند
dermoidal	شبیه پوست
dermoid	شبیه پوست
beaver	پوست سگ ابی
dermotropic	متمایل به پوست
endoderm	درون پوست
ectorderm	برون پوست
ecdysis	پوست ریختن
ecdysis	پوست اندازی
dry bones	پوست واستخوان
egg shell	پوست تخم
drumhead	پوست طبل
drum head	پوست طبل
crusted	پوست دار
desquamate	پوست ریختن
desquamate	پوست انداختن
alphosis	بیرنگی پوست
peeled	پوست کنده
dermotropic	پوست گرای
derm	زیر پوست
chafe	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
calfskin	پوست گوساله
calf skin	پوست گوساله
broadtail	پوست بره
chafing	پوست رفتگی
taxidermy	پوست ارایی
blach hulled	سیاه پوست
barky	پوست دار
picked	پوست کنده
bast	پوست درخت
aboveboard	پوست کنده
albinism	سفیدی پوست
corticated	پوست دار
corticate	پوست دار
skins	پوست پوستی
cuticular	وابسته به پوست
skinned	پوست پوستی
dermatozoa	انگلهای پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
skinning	پوست پوستی
dermatology	پوست شناسی
peelers	پوست کننده
parchmenty	پوست مانند
dermatoid	پوست مانند
dermatography	شرح پوست
dermatographia	پوست نگاری
decorticate	پوست کندن از
debark	پوست کندن از
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
apple peel	پوست سیب
scscalable	پوست کندنی
Afrikaner	سفید پوست
Afrikaners	سفید پوست
encrustation	پوست زخم
encrustations	پوست زخم
whity	سفید پوست
whitey	سفید پوست
transcutaneal	عبورکننده از پوست
shuck	پوست نخودوغیره
skin and bone	پوست واستخوان
skin effect	اثر پوست
skinner	پوست فروش
skiver	پوست تراش
slipe	پوست کندن از
taxidermist	پوست ارا
tegmentum	پوست طبیعی
thick skinned	پوست کلفت
thin skinned	پوست نازک
sheep skin	پوست گوسفند
chap	ترک [در پوست]
chap	شکاف [در پوست]
chap	خشگی پوست
to strip something off	کندن [پوست]
onion skin	پوست پیاز
entoderm	درون پوست
hard shell	سخت پوست
hardshell	سخت پوست
hulled	پوست کنده
husked	پوست کنده
hypodermis	پوست زیرین
impassiveness	پوست کلفتی
in plain english	پوست کنده
kid skin	پوست بزغاله
kipskin	دسته پوست
malacodermous	نرم پوست
glumaceous	پوست دار
flense	پوست کندن
flench	پوست کندن
erythema	التهاب پوست
ethiope	سیاه پوست
ethiopian	سیاه پوست
excoriate	پوست کندن از
excoriation	پوست رفتگی
excorticate	پوست کندن
unhusk	پوست کندن
exuviate	پوست انداختن
fellmonger	پوست فروش
fellmonger	دلال پوست
malicorium	پوست انار
melanic	سیاه پوست
peltmonger	پوست فروش
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
periderm	پوست اطراف
phyma	برامدگی پوست
pityriasis	شوره پوست
rhytidome	پوست درخت
ross	پوست درخت
ross	پوست کندن
scalable	پوست کندنی
parer	پوست تراش
parachroma	بیرنگی پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com