Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
bast
پوست لیفی درختان
Other Matches
girdler
حشرهای که پوست درختان رابطور کمربندی سوراخ میکند0
quercetin
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
fibrous
لیفی
libriform
لیفی
fibrillary
لیفی
filomentose
لیفی
fibroid
لیفی
fibroin
جرم لیفی
filamentous
لیفی رشتهای
filamentary
لیفی رشتهای
fibroma
اماس لیفی
fibreglass
شیشه لیفی
fiberize
لیفی کردن
fibrous membrance
غشای لیفی
phloem
بافت لیفی
inoma
اماس لیفی
filum
رشته لیفی
fibro cartilage
غضروف لیفی
fibreglass sheet
ورق شیشه لیفی
filum
ساختمان لیفی ورشتهای
fibro chondritis
ورم غضروف لیفی
fibrosis
افزایش بافت لیفی
fibrosis
ورم انساج لیفی
buffy coat
پرده لیفی خون
fibro chondritis
اماس غضروف لیفی
silkweed
انواع جلبکهای لیفی نرم
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
vinedresser
باغبان درختان مو
shaw
ردیف درختان
silva
درختان جنگلی
foliage
برگ درختان
evergreen trees
درختان همیشه سبز
canker
یکجورافت درختان میوه
cankers
یکجورافت درختان میوه
roble
انواع درختان کاج
metasequoia
انواع درختان برگریزکاج
sylva
درختان جنگلی یک ناحیه
pomona
الهه درختان میوه
deforestation
قطع درختان جنگلی
whitewood
درختان چوب سفید
acorns
میوهء تیرهء درختان بلوط
topiary
مربوط بارایش وتزئین درختان
acorn
میوهء تیرهء درختان بلوط
The trees give a pleasant shade .
درختان سایه قشنگه می اندازد
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
pine barren
زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
egger
یکجورپروانه که نوزادش برگ درختان رازیان میرساند
interplant
کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
line out
قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
woodlot
منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
paulownia
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
defoliants
مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoliating agent
عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
wind shake
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
logjam
انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
undergrowth
بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tree surgeon
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
a corduroy road
جاده باتلاقی
[که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
defoliant
گرد یا مایعی که روی درختان میریزند که درخت برگ ریزان کند
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
flame tree
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peels
پوست انداختن پوست
peel
پوست انداختن پوست
tump
توده درختان واقع بر روی تپه توده
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
Dudley carpet
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
landscape carpet
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
deforests
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting
درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
husks
پوست
glume
پوست
peels
پوست
peltry
پوست
peel
پوست
neurilemma or lema
پوست پی
peeling
پوست
integument
پوست
parer
پوست کن
flayer
پوست کن
cuticle
پوست
crustal
پوست
shale
پوست
goat
پوست بز
skin
پوست
skinned
پوست
skinning
پوست
skins
پوست
dermatalgia
پوست
shells
پوست
rind
پوست
husk
پوست
hide
پوست
goats
پوست بز
hides
پوست
rinds
پوست
shell
پوست
shelling
پوست
dermis
پوست
tegmen
پوست
cortex
پوست
barked
پوست
bark
پوست
encrustations
پوست
strippers
پوست کن
encrustation
پوست
tunc
پوست
stripper
پوست کن
skinner
پوست کن
goatskin
پوست بز
swanskin
پوست قو
goatskins
پوست بز
cortices
پوست
scalp
پوست سر
hull
پوست
tegmentum
پوست
hulls
پوست
barks
پوست
barking
پوست
skinless
بی پوست
dermatology
پوست شناسی
dermotropic
پوست گرای
calf skin
پوست گوساله
parchmenty
پوست مانند
ectorderm
برون پوست
egg shell
پوست تخم
dermatography
شرح پوست
dermatopathy
ناخوشی پوست
dermatosis
اماس پوست
ecdysis
پوست ریختن
desquamate
پوست انداختن
desquamate
پوست ریختن
dermotropic
متمایل به پوست
dermoidal
پوست مانند
dermoidal
شبیه پوست
drum head
پوست طبل
drumhead
پوست طبل
dermoid
پوست مانند
dermoid
شبیه پوست
dermatozoa
انگلهای پوست
ecdysis
پوست اندازی
dermatoid
پوست مانند
dry bones
پوست واستخوان
chap
خشگی پوست
chap
شکاف
[در پوست]
alphosis
بیرنگی پوست
apple peel
پوست سیب
barky
پوست دار
corticate
پوست دار
corticated
پوست دار
albinism
سفیدی پوست
taxidermy
پوست ارایی
picked
پوست کنده
onion skin
پوست پیاز
aboveboard
پوست کنده
to strip something off
کندن
[پوست]
chap
ترک
[در پوست]
cutis
پوست زیرین
debark
پوست کندن از
decorticate
پوست کندن از
derm
زیر پوست
cuticular
پوست مانند
cuticular
وابسته به پوست
bast
پوست درخت
blach hulled
سیاه پوست
broadtail
پوست بره
calfskin
پوست گوساله
dermatographia
پوست نگاری
peltmonger
پوست فروش
melanic
سیاه پوست
malicorium
پوست انار
malacodermous
نرم پوست
scalable
پوست کندنی
scarf skin
پوست برونی
kipskin
دسته پوست
kid skin
پوست بزغاله
scscalable
پوست کندنی
in plain english
پوست کنده
impassiveness
پوست کلفتی
shuck
پوست نخودوغیره
hypodermis
پوست زیرین
skin and bone
پوست واستخوان
husked
پوست کنده
hulled
پوست کنده
hardshell
سخت پوست
hard shell
سخت پوست
melanotic
سیاه پوست
mesoderm
میان پوست
periderm
پوست برونی
parer
پوست تراش
periderm
پوست اطراف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com