Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (11 milliseconds)
English	Persian
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
Other Matches
excorticate	پوست کندن
pelts	پوست کندن
rind	پوست کندن
unhusk	پوست کندن
barks	پوست کندن
pares	پوست کندن
hulls	پوست کندن
hull	پوست کندن
flays	پوست کندن از
flaying	پوست کندن از
pelted	پوست کندن
rinds	پوست کندن
pelt	پوست کندن
scalp	پوست کندن از سر
pared	پوست کندن
pare	پوست کندن
decorticate	پوست کندن از
debark	پوست کندن از
barking	پوست کندن
scalps	پوست کندن از سر
barked	پوست کندن
excoriate	پوست کندن از
bark	پوست کندن
slipe	پوست کندن از
ross	پوست کندن
peels	پوست کندن
flench	پوست کندن
peel	پوست کندن
to strip something off	کندن [پوست]
peel to	پوست کندن
flense	پوست کندن
flayed	پوست کندن از
flay	پوست کندن از
barked	پوست کندن درخت
hides	نهفتن پوست کندن
debark	پوست درخت را کندن
to strip something off	کندن پوست [میوه]
bark	پوست کندن درخت
debarkation	کندن پوست درخت
hide	نهفتن پوست کندن
To scalp someone. To crucify someone.	پوست از سر کسی کندن
barking	پوست کندن درخت
barks	پوست کندن درخت
to strip something off	کندن پوست [درخت]
shells	پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shell	پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shelling	پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
husking	دوستان وهمسایگان برای پوست کندن ذرت
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
shells	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
peels	پوست کندن کندن
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
incrust	با قشر و پوست پوشاندن دارای پوشش سخت کردن قشر تشکیل دادن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels	پوست انداختن پوست
peel	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
tunc	پوست
strippers	پوست کن
glume	پوست
stripper	پوست کن
rind	پوست
dermatalgia	پوست
scalp	پوست سر
goatskin	پوست بز
goatskins	پوست بز
shelling	پوست
cuticle	پوست
peels	پوست
crustal	پوست
tegmentum	پوست
flayer	پوست کن
peeling	پوست
shell	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
peel	پوست
shells	پوست
tegmen	پوست
encrustations	پوست
encrustation	پوست
hull	پوست
hulls	پوست
skinned	پوست
husks	پوست
husk	پوست
dermis	پوست
rinds	پوست
parer	پوست کن
skin	پوست
cortex	پوست
cortices	پوست
hides	پوست
hide	پوست
peltry	پوست
goats	پوست بز
goat	پوست بز
shale	پوست
integument	پوست
swanskin	پوست قو
barks	پوست
bark	پوست
skinless	بی پوست
skins	پوست
skinner	پوست کن
skinning	پوست
barked	پوست
barking	پوست
huskies	پوست دار
in plain english	پوست کنده
transcutaneal	عبورکننده از پوست
huskiest	پوست دار
impassiveness	پوست کلفتی
shedding	پوست انداختن
shed	پوست انداختن
scalps	پوست فرق سر
shedding	پوست ریختن
sheds	پوست انداختن
sheds	پوست ریختن
huskier	پوست دار
scalps	پوست سر بامو
encrustation	پوست زخم
scalp	پوست فرق سر
peeled	پوست کنده
mantles	پوست روکش
scrotum	پوست بیضه
moulting	پوست اندازی
scab	پوست زخم
Afrikaner	سفید پوست
scabs	پوست زخم
whity	سفید پوست
astrachan	پوست بخارا
crusted	پوست دار
astrakhan	پوست قره کل
shed	پوست ریختن
astrakhan	پوست بخارا
astrachan	پوست قره کل
scrotums	پوست بیضه
Afrikaners	سفید پوست
whitey	سفید پوست
pigskin	پوست گراز
scrota	پوست بیضه
husky	پوست دار
fret	پوست را بردن
oxhide	پوست گاو
onionskin	پوست پیاز
pelts	پوست خام
pelted	پوست خام
pelt	پوست خام
negress	زن سیاه پوست
shuck	پوست نخودوغیره
molt	پوست اندازی
skin and bone	پوست واستخوان
slough	پوست سبوس
slough	پوست مار
moleskin	پوست کورموش
skin effect	اثر پوست
mesoderm	میان پوست
skinner	پوست فروش
pachydermatous	ستبر پوست
pachydermatous	پوست کلفت
pachydrmatous	پوست کلفت
pityriasis	شوره پوست
phyma	برامدگی پوست
periderm	پوست اطراف
periderm	پوست برونی
percutaneous	از راه پوست
peltmonger	پوست فروش
parer	پوست تراش
rhytidome	پوست درخت
ross	پوست درخت
frets	پوست را بردن
scalable	پوست کندنی
scarf skin	پوست برونی
scscalable	پوست کندنی
parachroma	بیرنگی پوست
papillose	مانندبرامدگی پوست
skiver	پوست تراش
melanotic	سیاه پوست
melanic	سیاه پوست
deerskin	پوست گوزن
malicorium	پوست انار
malacodermous	نرم پوست
thick skinned	پوست کلفت
skinny	پوست واستخوان
bran	پوست گندم
thin skinned	پوست نازک
rawhides	پوست خام
rawhide	پوست خام
kipskin	دسته پوست
kid skin	پوست بزغاله
mantle	پوست روکش
peels	پوست انداختن
deerskin	پوست اهو
tegmentum	پوست طبیعی
buckskins	پوست گوزن
buckskin	پوست اهو

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com