Dictiornary-Farsi | پوست گندم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
bran	پوست گندم


Search result with all words

groat	بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
ptisan	گندم پوست کنده
Other Matches

endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
cornflowers	گل گندم
corn flower	گل گندم
cash crops	گندم جو
cornflower	گل گندم
centaurea	گل گندم
wheat	گندم
grain	یک گندم
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
wholewheat	گندم خالص
wheaten	وابسته به گندم
wheaten	برنگ گندم
wheaten bread	نان گندم
moory	گندم گون
pugs	خاشاک گندم
musteline	گندم گون
parched corn	گندم بریان
wholewheat	گندم ناب
to winnow the grain	گندم راباددادن
wheatgerm	گیاهک گندم
wheatgerm	جنین گندم
pug	خاشاک گندم
wheatear	سنبله گندم
tawniness	گندم گونی
husker	گندم پاک کن
grain rust	زنگ گندم
parched corn	گندم برشته
jointworm	کرم گندم
grain field	گندم زار
wheat bread	نان گندم
wheat chaff	کاه گندم
frit fly	مگس گندم
wheat rust	زنگ گندم
crap	گندم سیاه
crapped	گندم سیاه
crapping	گندم سیاه
flail	گندم کوب
buckwheat	گندم سیاه
corn chandler	گندم فروش
corn field	گندم زار
tawniest	گندم گون
corn weevil	شپشه گندم
tawny	گندم گون
tawnier	گندم گون
cornmeal	ارد گندم
sheaf	دسته گندم
saracen corn	گندم سیاه
flailed	گندم کوب
flailing	گندم کوب
french wheat	گندم سیاه
flails	گندم کوب
buck wheat	گندم سیاه
groats	گندم یاجوپوست کنده
wheat stack	خرمن کومه گندم
the wheat was scanted	گندم را کم کم بیرون دادند
hessian fly	حشره گندم خوار
loose smut	بیماری زنگ گندم
sheaf	دسته یابافه گندم
weevil	سوسه شپشه گندم
weevils	سوسه شپشه گندم
wheatgerm	آرد مغز گندم
bunt	ناخوشی قارچی گندم
gluten	ماده چسبنده گندم
marabout	ادم سبزه یا گندم گون
polygonaceous	وابسته به تیره گندم سیاه
marabou	ادم سبزه یا گندم گون
rye	گندم سیاه مرد کولی
whole wheat	ساخته شده از گندم ساییده
basic crops	محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
harvest mouse	یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
wheatworm	کرم کوچک انگل گندم و علوفه
wheat eel	کرم کوچک انگل گندم و علوفه
peel	پوست انداختن پوست
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
emmer	نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
sloe gin	عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
breadstuff	مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
hard wheat	گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
manchet	قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
red reg	چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
wheat germ	گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
swiple	قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
corn meal	ارد گندم - ارد جودوسر
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
crustal	پوست
shell	پوست
dermis	پوست
peeling	پوست
peel	پوست
shelling	پوست
skin	پوست
cuticle	پوست
peels	پوست
shells	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
rinds	پوست
husk	پوست
husks	پوست
shale	پوست
goats	پوست بز
hide	پوست
glume	پوست
skinned	پوست
goat	پوست بز
rind	پوست
integument	پوست
skins	پوست
dermatalgia	پوست
flayer	پوست کن
skinning	پوست
hides	پوست
parer	پوست کن
scalp	پوست سر
skinner	پوست کن
skinless	بی پوست
encrustation	پوست
cortex	پوست
cortices	پوست
barked	پوست
barking	پوست
stripper	پوست کن
tegmentum	پوست
bark	پوست
tegmen	پوست
tunc	پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
swanskin	پوست قو
strippers	پوست کن
hulls	پوست
barks	پوست
peltry	پوست
encrustations	پوست
hull	پوست
cuticular	وابسته به پوست
dermoid	شبیه پوست
flench	پوست کندن
dermoid	پوست مانند
dermoidal	شبیه پوست
dermatoid	پوست مانند
encrustations	پوست زخم
dermotropic	متمایل به پوست
cuticular	پوست مانند
cutis	پوست زیرین
dermatosis	اماس پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
derm	زیر پوست
dermatology	پوست شناسی
parchmenty	پوست مانند
dermatography	شرح پوست
dermatozoa	انگلهای پوست
dermatographia	پوست نگاری
skins	پوست پوستی
decorticate	پوست کندن از
debark	پوست کندن از
sheep skin	پوست گوسفند
onion skin	پوست پیاز
blach hulled	سیاه پوست
to strip something off	کندن [پوست]
chap	خشگی پوست
chap	شکاف [در پوست]
aboveboard	پوست کنده
albinism	سفیدی پوست
alphosis	بیرنگی پوست
apple peel	پوست سیب
barky	پوست دار
corticate	پوست دار
corticated	پوست دار
bast	پوست درخت
broadtail	پوست بره
dermoidal	پوست مانند
taxidermy	پوست ارایی
chap	ترک [در پوست]
calf skin	پوست گوساله
calfskin	پوست گوساله
picked	پوست کنده
parer	پوست تراش
scarf skin	پوست برونی
mesoderm	میان پوست
melanotic	سیاه پوست
melanic	سیاه پوست
shuck	پوست نخودوغیره
skin and bone	پوست واستخوان
skin effect	اثر پوست
malicorium	پوست انار
malacodermous	نرم پوست
kipskin	دسته پوست
kid skin	پوست بزغاله
skinner	پوست فروش
in plain english	پوست کنده
impassiveness	پوست کلفتی
hypodermis	پوست زیرین

bran